کشاورزی دایرهای بر استفاده از حداقل مقادیر نهادههای خارجی، بستن حلقههای موادمغذی، احیای خاک و به حداقل رساندن تأثیر بر محیط زیست تمرکز دارد. اگر کشاورزی دایرهای در مقیاس وسیع انجام شود، میتواند نیاز به منابع و ردپای اکولوژیکی کشاورزی را کاهش دهد.
سیستم غذایی خطی
ما در حال حاضر، یک سیستم غذایی خطی داریم که شامل استخراج، تولید و مصرف است، از این رو، برای تبدیل سیستم غذایی خطی به سیستمهای دایرهای مواد غذایی موارد زیر مورد توجه قرار میگیرند:
- تغییر منابع آسیبرسان به منابع محرک
- حفظ تمام منابع طبیعی در دایره
- استفادهی مجدد از تمام مواد زائد
دایرهای بودن مفهومی کاملاً ساده است اگرچه نمیتوان همین را برای اجرای آن بکار بست، سیستم کشاورزی فعلی مانند اقتصاد ما به صورت خطی عمل میکنند زیرا محصولات از طریق آنچه که گاهی اوقات «مدل استخراج، تولید، مصرف و دور انداختن» نامیده میشود، جریان مییابد.
یک محصول معمولاً از طریق یک زنجیرهی تامین در مسیر خود به مصرفکننده میگذرد و این زنجیره متشکل از بازیگران جداگانهای است که هر کدام سعی میکنند با استفاده از فرآوری مواد خام با کمترین هزینه ممکن (بالاترین بازده بالقوه) بیشترین سود اقتصادی ممکن را به دست آورند.
مدل خطی به دلایل مختلف دارای نقص است، اما بسیاری از این مسائل را میتوان با جدا نکردن کل سیستم به گرهها یا موجودیتهای مجزا حل کرد که هر کدام سعی میکنند سود خود را بدون توجه یا کمتوجهی به طرفهای دیگر به حداکثر برسانند.
این پارادایم خطی، انگیزهی کمی برای هر یک از طرفین ایجاد میکند تا در واقع، سیستم را به عنوان یک کل در نظر بگیرند یا حتی در نظر داشته باشند که چگونه تصمیمات آنها بر چیزی که فراتر از حاشیه سود آنها است تأثیر میگذارد.
جای تعجب نیست که این سیستم مملو از ناکارآمدی، ضایعات و اثرات خارجی شناور آزاد است، به بیان سادهتر، دایرهای به دنبال حل این مشکلات اساسی با طراحی سیستمها به روشی جامع و در نتیجه بستن شکافهای چرخه غذا است.
جستجو برای شیوهها و فنآوریهایی که ورودی منابع محدود (مانند زمین، آب) و منابع مخرب (مانند کود مصنوعی، آنتیبیوتیکها) را به حداقل میرسانند و استفاده از منابع احیاکننده (مانند کود دامی، محصولات پوششی) را تشویق میکنند.
هنگامی که محصولات جانبی پسماند به طور اجتنابناپذیری در طول فرآیند تولید-مصرف ایجاد میشوند (مانند بقایای محصول، محصولات کمکی از فرآوری مواد غذایی، ضایعات غذا، فضولات انسان/حیوان)، دوباره وارد فرآیند تولید میشوند. همهی این محصولات فرعی حاوی مواد مغذی با ارزشی هستند که میتوانند برای اهداف مختلف احیا کننده استفاده شوند.
اولویت اصلی این محصولات جانبی، استفاده مجدد از آنها به منظور تولید بیشتر غذای انسانی است. اگرچه نمیتوان از برخی فرآوردههای جانبی برای مصارف انسانی استفاده کرد و میتوان از آنها برای اصلاح خاک، کوددهی محصولات، تغذیه حیوانات و غیره استفاده کرد.
نقش دام در یک سیستم غذایی دایرهای به عوامل مختلفی بستگی دارد (به عنوان مثال، کیفیت/کمیت علف و محصولات جانبی، نوع حیواناتی که پرورش مییابند) در حالی که ممکن است نقش مهمی در بازسازی خاک داشته باشند، موضوع روشن این است که مصرف پروتئین حیوانی باید به میزان قابل توجهی کاهش یابد.
یک مطالعه توسط یک محقق هلندی نشان میدهد که برای استفاده بهینه از زمینهای کشاورزی، مصرف ایدهآل روزانه پروتئین حیوانی تنها 12 درصد است. با توجه به نیاز روزانه انسان به پروتئین، این میزان به 7 گرم پروتئین حیوانی در روز میرسد.
دامهایی که تحت مفهوم اقتصاد دایرهای پرورش مییابند میتوانند بخش قابلتوجهی و غیر قابل اغماض (9 تا 23 گرم در هر نفر) از نیاز روزانه ما به پروتئین (~50-60 گرم در هر نفر) را تامین کنند. با این حال، حتی در سناریوهای بالاتر، مصرف پروتئین حیوانی نباید بیش از 30 تا 35 درصد پروتئین دریافتی روزانه ما را تشکیل دهد.
با این حال، بخش کشاورزی با چالشهای عمده مرتبط با فسفات، ذرات ریز و کیفیت آب مواجه است. در حال حاضر، رسوب بیش از حد نیتروژن در مناطق طبیعی، مشکلات بزرگی برای هلند ایجاد میکند و تولید مواد غذایی فشرده یکی از منابع اصلی این نیتروژن است.
کشاورزی دایرهای، روشی برای کشاورزی با طبیعت است و از پایین شروع میشود، با بازگرداندن حاصلخیزی خاک، خاک سالم برای گیاهان ضروری است و در آبوهوای شدید به عنوان یک بافر عمل کرده و تلفات نیتروژن به هوا و آب را محدود میکند. هدف کشاورزی دایرهای به حداقل رساندن ورودیهای خوراک کنسانتره و کودهای شیمیایی و همچنین خروجی مواد مضر و ضایعات است.
هر کشاورز باید پاسخهایی را بیابد که برای کسبوکار خودش، بهترین کار را دارد. به عنوان مثال، یک کشاورز زراعی در شمال هلند در حال ایجاد شرایط ایدهآل برای جذب حشرات مفید برای رشد سیبزمینی، چغندر و گندم برای جلوگیری از استفاده از آفتکشها است.
در غرب هلند، یک گلخانه کاهو با کارخانه بیوگاز وجود دارد. انرژی از ضایعات گیاهی خود شرکت مانند ریشههای دور ریخته شده تولید میشود، تمرکز کشاورزی دایرهای برای به حداقل رساندن استفاده از مواد خام است نه تولید فلهای با کمترین قیمت ممکن که اتفاقاً بسیاری از کشاورزان را به ناامیدی سوق میدهد.
اهداف کشاورزی دایرهای زمانی کارساز خواهد بود که به کشاورزان، بهای منصفانهای برای محصولاتشان پرداخت شود. چراکه باید برای غذا ارزش بیشتری قائل شد، هر چه ارزش غذا بیشتر باشد، کمتر هدر میرود. ارزش دادن به غذا همچنین به معنای تشویق مصرفکنندگان به خرید محصولات پایدار است.
مشکلات جهانی اغلب به هم مرتبط هستند. نه تنها بخشهای توسعه نیافته کشاورزی محصول ضعیفی تولید میکنند که منجر به گرسنگی و الگوهای مصرف ناسالم میشود. آنها همچنین با فقر، بیثباتی اجتماعی و جریان مهاجرانی که به دنبال زندگی بهتراند، مرتبط هستند.