کشاورزی شهری یعنی کوتاه کردن زنجیرهی تامین و تغذیه جمعیت شهری که میتواند دسترسی ایمن و پایدار به غذای مغذی را برای جوامع فراهم کند. شهرها باید تا ده سال دیگر، حداقل 30 درصد میوه و سبزیجات خود را از طریق تولید مواد غذایی مبتنی بر فناوری تولید کنند، به لطف فناوری، رشد محصولات دیگر توسط چرخههای رشد سنتی، سلامت خاک یا شرایط آبوهوایی محدود نمیشود.
زنجیرههای تامین طولانی و پیچیدهای که غذا را به شهرهای ما میآورند، در برابر آبوهوای شدید، بیثباتی سیاسی مانند بحران کنونی در اوکراین و بیماریهای همهگیر آسیبپذیر هستند، همانطور که در قفسههای خالی سوپرمارکتها در طول کووید-19 نشان داده شده است تخمین زده میشود که تا سال 2050، دو سوم جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و 80 درصد کل مواد غذایی تولیدشده را مصرف خواهند کرد.
شهرها باید از نوآوریهای تکنولوژیکی به ویژه مزارع عمودی سرپوشیده، گلخانهها و ابزارهای کشاورزی دقیق برای تغذیه جمعیت در حال رشد خود استفاده کنند.
با استفاده از نوآوریها در فناوری کشاورزی شهری (اگتک شهری)، رهبران شهر میتوانند منابع غذایی خود را متنوع کنند، در نتیجه انعطافپذیری غذایی خود را در برابر تهدید فزاینده ناامنی ناشی از کمبود عمومی و تغذیهای به ویژه کمبود ریزمغذیهای ضروری افزایش دهند.
آنها میتوانند این کار را در حالی انجام دهند که به طور چشمگیری استفاده از آفتکش ها یا کودهای شیمیایی را به حداقل برسانند و زمین بسیار کمتری را نسبت به روشهای کشاورزی مرسوم اشغال کنند.
زمینهایی که در غیر این صورت برای تغذیه جمعیتهای رو به رشد شهری مورد استفاده قرار میگیرند و میتوانند به عنوان مخزن کربن و زیستگاه حیاتوحش حفظ شوند.
فناوری کشاورزی شهری میتواند سرمایهگذاری بسیار مورد نیاز و مشاغل مطلوب را به محلهها بیاورد. ساختمانهای متروکه و انبارهای خالی را میتوان به مشاغل پررونقی تبدیل کرد که برای ساکنان مجاور محصولات تازه و سالمی فراهم میکنند که برای رسیدن به آنها به جای چند روز یا هفته، دقایقی سفر کردهاند، در نتیجه طعم و ارزش غذایی حفظ میشود. این تسهیلات مشاغل ماهر را در محیطهای راحت و کنترلشده با آبوهوا ارائه میدهند و گروه جدیدی از کارگران را جذب میکنند.
در حالی که بیشتر شهرها بر ترکیب انرژی پاک یا حملونقل پاک در محیط ساخته شده تمرکز میکنند در حالیکه باید بر ایجاد سیستمهای غذایی انعطافپذیر نیز تمرکز بیشتری داشته باشند. در این راستا، ده نکته مورد توجه و بررسی قرار میگیرد:
- دولتها باید به کارآفرینان فناوری شهری کمک کنند تا کسبوکار خود را افزایش دهند و از نوآوریهای بیشتری در فناوری حمایت کنند. اغلب، مقررات استفاده از زمین مانعی برای کارآفرینان بالقوه است. در عوض، سیاستگذاران باید از این ابزارها استفاده کنند تا انعطافپذیری غذایی به بخش کلیدی بافت شهری تبدیل شود.
- با فضای شهری باید به عنوان یک سرمایه کشاورزی برخورد شود و مقامات شهری میتوانند با اتصال باغبانان و کارآفرینان به زمینهای خالی، ساختمانها و پشت بامها، پتانسیل فضاهای شهری را به حداکثر برسانند.
- قوانین باید ساده باشند چون الزامات مجوز مبهم و بیش از حد پیچیده میتواند کارآفرینان بالقوه را متوقف کند.
- ساختمانهای تجاری به سرعت در حال گسترش هستند و میتوان از آنها برای تولید مواد غذایی استفاده کرد.
- دو مورد از موانع اصلی برای پذیرش کشاورزی عمودی داخل ساختمان و سایر فناوریهای شهری، هزینههای سرمایه اولیه بالا و افقهای بلندمدت برای بازگشت سرمایه است.
- حمایت از تحقیق و توسعه برای بهینهسازی فناوری و کاهش هزینهها، در این زمینه الزامی است،چنانکه دیودهای ساطع نور کارآمدتر (LED) مورد نیاز است و انجام این کار، مصرف انرژی را کاهش می دهد.
- کشاورزی شهری راه حلی عالی برای کاهش نیروی کار کشاورزی فراهم میکند، اما توسعه کشاورزی شهری نیازمند انواع جدیدی از مهارتها و استعدادها است.
- محصولاتی که در داخل خانه رشد میکنند را نمیتوان به عنوان ارگانیک نشان داد، حتی اگر از آفتکشها استفاده نشده باشد زیرا در خاک رشد نمیکنند. برچسبگذاری مناسب برای افزایش شفافیت برای مصرفکنندگان و بهبود اعتماد مصرفکننده به این محصولات ضروری است. الصاق برچسب جدید «کشاورزی با محیط کنترلشده» شاید مناسبتر باشد.
- با ایجاد معیارهای مناسب و رسیدگی به مشکل شدت انرژی، باید اطمینان حاصل شود که کشاورزی با محیط کنترل شده به وعده های زیست محیطی خود عمل میکند.
- مزارع عمودی انرژی بر هستند اما اقداماتی وجود دارد که مدیریت شهری میتوانند برای اطمینان از اینکه این انرژی از منابع تجدیدپذیر تامین میشود، انجام دهند.
بسیار مطالب عالی هستند.