گردو ﯾﮑﯽ از درﺧﺘﺎن ﻣﯿﻮه ﻣﻬﻢ در اﯾﺮان اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻮاره در ﻣﻌﺮض ﻫﺠﻮم ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎریزا ﺑﻪوﯾﮋه ﺑﺎﮐﺘﺮیﻫﺎ ﻗﺮار دارد. ﺳﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﻣﻬﻢ ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ ﮔﺮدو در اﯾﺮان، ﺳﻮﺧﺘﮕﯽ ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ، ﺷﺎﻧﮑﺮﻫﺎی ﭘﻮﺳﺘﯽ و گال طوقه هستند.
وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺑﺎﮐﺘﺮی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ﺑﯿﻤﺎریزاﯾﯽِ ﺑﺎﮐﺘﺮیهای ﺑﯿﻤﺎرﮔﺮ، روشهای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎریها، ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ژﻧﻮﺗﯿﭗﻫﺎی ﻣﻘﺎوم درﺧﺘﺎن ﮔﺮدو ﺑﺎ روشهای ﻣﻮﻟﮑﻮﻟﯽ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺷﺮح داده ﺷﺪهاﻧﺪ.
اﯾﺮان، رﺗﺒﻪ ﺳﻮم دﻧﯿﺎ را در زﻣﯿﻨﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ گردو و از ﻟﺤﺎظ ﺳﻄﺢ زﯾﺮ ﮐﺸﺖ ﮔﺮدو رﺗﺒﻪ دوم را در اﺧﺘﯿﺎر دارد. ﺳﻄﺢ زﯾﺮ ﮐﺸﺖ اﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮل در سال 2020 میلادی در اﯾﺮان، 165100 ﻫﮑﺘﺎر و ﻣﯿﺰان ﺗﻮﻟﯿﺪ 260875 ﺗﻦ ﺑﺮآورد ﺷﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ ﺳﻬﻢ اﯾﺮان از ﺑﺎزار ﺟﻬﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﻣﺤﺼﻮل ﮐﻤﺘﺮ از ﯾﮏ درﺻﺪ اﺳﺖ.
ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻋﻤﺪه ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮔﺮدو در اﯾﺮان، اﺳﺘﺎنﻫﺎی ﻫﻤﺪان، ﻟﺮﺳﺘﺎن، ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه، ﮐﻬﮕﯿﻠﻮﯾﻪ و ﺑﻮﯾﺮاﺣﻤﺪ، ﻓﺎرس، ﮐﺮﻣﺎن، ﮐﺮدﺳﺘﺎن و آذرﺑﺎﯾﺠﺎن ﺷﺮﻗﯽ اﺳﺖ.
ﺗﻌﺪادی از ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎریزای ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﺧﺴﺎرت ﺑﻪ ﮔﺮدو در دﻧﯿﺎ ﮔﺰارش ﺷﺪهاند ﮐﻪ ﮐﻤﯿﺖ و ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮل را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎه وﯾﮋه درﺧﺘﺎن ﮔﺮدو در ﮐﺸﻮر و ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎریزای آن ﺑﻪ وﯾﮋه ﺑﺎﮐﺘﺮیها در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﺳﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﻣﻬﻢ ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ ﮔﺮدو در اﯾﺮان و روشﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آﻧﻬﺎ ﺷﺮح داده ﻣﯽﺷﻮد.
سوختگی باکتریایی
ﺳﻮﺧﺘﮕﯽ ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ ﮔﺮدو ﺑﺎ ﻋﺎﻣﻞ Xaj، ﯾﮑﯽ از مهمترین ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎی ﮔﺮدو در ﺟﻬﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﻮﻧﻪﻫﺎی Juglans را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪﻫﺎ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﯿﻤﺎری ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ.
بر اثر این بیماری، کلیه ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺳﺒﺰ درﺧﺖ ﮔﺮدو ﻣﻮرد ﺣﻤﻠﻪ اﯾﻦ ﺑﺎﮐﺘﺮی ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. در اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎری، ﻟﮑﻪﻫﺎی ﻗﻬﻮهای ﺗﺎ ﺳﯿﺎهرﻧﮓ روی ﺑﺮگﻫﺎ، دﻣﺒﺮگ و ﻣﯿﻮهﻫﺎ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺷﻮد.
در اﻧﺘﻬﺎی ﮔﻠﮕﺎه و ﻗﺴﻤﺖ ﺟﺎﻧﺒﯽ ﻣﯿﻮه ﻧﻘﺎط ﺳﯿﺎه رﻧﮕﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪه و در ﺷﺮاﯾﻂ رﻃﻮﺑﺘﯽ ﻣﺴﺎﻋﺪ، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺑﺎﻋﺚ ﺳﯿﺎه ﺷﺪن ﭘﻮﺳﺖ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﻮه ﻣﯽﺷﻮد.
ﺑﺎ ﺗﺮک ﺧﻮردن ﭘﻮﺳﺖ روﯾﯽ، از ﻟﮑﻪﻫﺎی روی ﻣﯿﻮه، ﺷﯿﺮاﺑﻪ ﺳﯿﺎه و ﻏﻠﯿﻈﯽ ﺧﺎرج میشود. ﺑﺮوز ﻋﻔﻮﻧﺖ و ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻟﮑﻪ در ﻣﺤﻞ ﮔﻠﮕﺎه در ﻣﯿﻮهﻫﺎی ﺟﻮان ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻧﻔﻮذ ﺑﺎﮐﺘﺮی ﺑﻪ ﻣﻐﺰ و باعث ﻓﺴﺎد آن و ﻧﺮم و ﻟﺰج ﺷﺪن ﻣﻐﺰ ﻣﯿﻮه ﻣﯽﮔﺮدد.
روش ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﯿﻤﺎری
اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻬﺎلﻫﺎی ﺳﺎﻟﻢ و ﻋﺎری از آﻟﻮدﮔﯽ ﺑﺮای ﮐﺎﺷﺖ، رﻋﺎﯾﺖ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﺎﺷﺖ در ﻧﻬﺎﻟﺴﺘﺎنﻫﺎ (ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎ ﻧﺸﺎن داده که ﮐﻢ ﺑﻮدن ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻧﻬﺎلﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش ﺑﯿﻤﺎری اﻧﺪامﻫﺎی ﻫﻮاﯾﯽ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ.)
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ رﻋﺎﯾﺖ ﻓﻮاﺻﻞ ﮐﺎﺷﺖ اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻫﻨﮕﺎم ﻏﺮس ﻧﻬﺎل در ﮐﺎﻫﺶ ﺑﺮوز ﺑﯿﻤﺎری ﻣﺆﺛﺮ اﺳﺖ.
ﺣﺪاﻗﻞ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﺎﺷﺖ درﺧﺘﺎن ﮔﺮدو 10 ﻣﺘﺮ و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮐﺎﺷﺖ ﺑﺮای آﻓﺘﺎبﮔﯿﺮی ﺗﺎج درﺧﺖ ﺑﯿﻦ 12 ﺗﺎ 15 ﻣﺘﺮ اﺳﺖ.
اﺳﺘﻔﺎده از ارﻗﺎم دﯾﺮﮔﻞ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﺮاﻧﮑﻮت و ﻫﺎرﺗﻠﯽ ﺑﺮای ﻓﺮار از ﺑﯿﻤﺎری، ﻫﺮس و اﻧﻬﺪام ﺷﺎﺧﻪﻫﺎ و ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی آﻟﻮده و ﺟﻤﻊآوری ﺑﻘﺎﯾﺎی آﻟﻮده ﮔﯿﺎﻫﯽ، ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺣﺬف آﻟﻮدﮔﯽ و ﻧﯿﺰ اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﺮﯾﺎن ﻫﻮا در ﺑﯿﻦ ﺷﺎﺧﻪﻫﺎ، اﺟﺘﻨﺎب از آﺑﯿﺎری ﺑﺎراﻧﯽ ﺑﻪﺧﺼﻮص در زﻣﺎن ﮔﻠﺪﻫﯽ (از اواﺳﻂ ﻓﺮوردﯾﻦ ﺗﺎ اواﺧﺮ اردﯾﺒﻬﺸﺖ)، آﺑﯿﺎری ﻣﺘﻌﺎدل درﺧﺘﺎن و ﺗﺮﺟﯿﺤﺎً آﺑﯿﺎری ﻗﻄﺮهای و ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﺧﯿﺲ ﺷﺪن ﺗﺎج درﺧﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﺷﻮد.
ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﻋﻠﻒﻫﺎی ﻫﺮز، ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ درﺧﺖ ﮔﺮدو ﺑﺎ ﻣﺼﺮف ﯾﮏ ﮐﻮد ﻣﻐﺬی ﻣﺘﻌﺎدل ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺤﺼﻮل و ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﺷﺪه و از ﺧﺴﺎرت ﺑﯿﻤﺎری ﺑﮑﺎﻫﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ ﺧﻄﺮ ﺑﺮوز ﺑﯿﻤﺎری زﯾﺎد اﺳﺖ، دو ﺑﺎر ﺳﻤﭙﺎﺷﯽ ﺑﺎ سمهای ﻣﺴﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺨﻠﻮط ﺑﻮردو ﯾﺎ اﮐﺴﯽﮐﻠﺮور ﻣﺲ، ﯾﮑﯽ در اواﯾﻞ دوره روﯾﺸﯽ (ﻗﺒﻞ از ﺗﻮرم ﺟﻮاﻧﻪﻫﺎ در اﺳﻔﻨﺪﻣﺎه) و دﯾﮕﺮی در زﻣﺎن ﻓﻨﺪﻗﯽ ﺷﺪن ﻣﯿﻮهﻫﺎ ﺗﻮﺻﯿﻪ شده است.
شانکرهای پوستی
یکی از دﻻﯾﻞ ﻣﻬﻢ ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪ، ﮐﻤﯿﺖ و ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﺤﺼﻮل درﺧﺘﺎن ﮔﺮدو، ﺑﯿﻤﺎری «ﺷﺎﻧﮑﺮ ﺑﺎﮐﺘﺮﯾﺎﯾﯽ» ﻧﺎﺷﯽ از ﺑﺎﮐﺘﺮیﻫﺎی ﺟﻨﺲ Brenneria ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺎﮐﺘﺮی Brenneria nigrifluens ﻋﺎﻣﻞ ﺷﺎﻧﮑﺮ ﭘﻮﺳﺘﯽ و B. rubrifaciens ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎری ﺷﺎﻧﮑﺮ ﻋﻤﻘﯽ درﺧﺘﺎن ﮔﺮدو اﺳﺖ.
ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی ﺑﯿﻤﺎری ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻧﻮاﺣﯽ ﺑﺎﻓﺖﻣﺮده ﺑﻪ رﻧﮓ قهوهای روﺷﻦ ﺗﺎ ﺗﯿﺮه در ﭘﻮﺳﺖ ﺗﻨﻪ و ﺷﺎﺧﻪﻫﺎی اﺻﻠﯽ درﺧﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ، ﺑﯿﻤﺎری ﺷﺎﻧﮑﺮ ﭘﻮﺳﺘﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯽﺷﻮد.
ﺷﯿﻮع ﺑﯿﻤﺎری در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﻃﻮب و ﭘﺮ ﺑﺎران ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻮده و ﺧﺴﺎرت زﯾﺎدی ﺑﻪ ﺑﺎغﻫﺎی ﮔﺮدو وارد ﻣﯽﺳﺎزد. ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﺷﺎﻧﮑﺮ ﭘﻮﺳﺘﯽ در ﻣﺮاﺣﻞ اوﻟﯿﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺘﻮرم (ﻧﻮاﺣﯽ ﺑﺎﻓﺖﻣﺮده) ﮐﻪ در اﺑﺘﺪا ﺑﺼﻮرت ﻟﮑﻪﻫﺎی ﮔﺮد ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﮐﻪ ﭘﺎره ﺷﺪه و ﺷﯿﺮاﺑﻪ قهوهای رﻧﮓ ﺗﯿﺮه از ﻣﺤﻞ زﺧﻢﻫﺎﯾﯽ ﺑﺪون ﺷﮑﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪ ﺑﯿﺮون ﺗﺮاوش ﻣﯽﺷﻮد.
در اﮐﺜﺮ ﻣﻮارد ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﭘﻮﺳﺖ اﺳﺖ. ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺑﯿﻤﺎری بیشتر روی درﺧﺘﺎن ﻣﺴﻦ (10 ﺗﺎ 15 ﺳﺎﻟﻪ) ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺣﺘﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ روی درﺧﺖ ﻧﯿﺰ ﻣﻌﻤﻮﻻً در ﻣﺴﻦﺗﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ درﺧﺖ، ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨﻪ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽآﯾﺪ.
ﮔﺎه ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎری روی ﻧﻬﺎلﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﮐﺮده و ﺳﺒﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﮑﻞ ﺷﺎﺧﻪ ﻣﯽﺷﻮد.
در ﺷﺎﻧﮑﺮ ﻋﻤﯿﻖ، ﺑﺎﮐﺘﺮی ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎری در اواﺧﺮ ﺑﻬﺎر ﻓﻌﺎل ﻣﯽﺷﻮد و ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺟﺮﯾﺎن ﺷﯿﺮه ﮔﯿﺎه ﺷﺮوع ﺑﻪ ﭘﺪﯾﺪار ﺷﺪن از ﻣﯿﺎن ﺷﺎﻧﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. اﯾﻦ ﺑﺎﮐﺘﺮیﻫﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﭘﻮﺳﺖ و آوﻧﺪ آﺑﮑﺶ در ﮔﯿﺎه ﮔﺴﺘﺮش داﺷﺘﻪ و ﺑﺮ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻮاد ﻣﻐﺬی ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﯽﮔﺬارﻧﺪ.
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﺸﺎن داده ﮐﻪ B. rubrifaciens ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺑﺎﻓﺖ آوﻧﺪی درﺧﺘﺎن، ﺳﺎﮐﻦ ﺷﻮد و ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮی در ﺷﺮاﯾﻂ آبوﻫﻮاﯾﯽ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻨﺶ آﺑﯽ) آن را ﻓﻌﺎل ﮐﻨﺪ، ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﺷﺪت ﺑﯿﻤﺎری در ﻫﺮ دو ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻣﯿﺰﺑﺎن، ﻃﻮل دوره ﻧﻬﻔﺘﮕﯽ، وﺟﻮد زﺧﻢ و ﻣﯿﺰان زادﻣﺎﯾﻪ اوﻟﯿﻪ ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد.
روش ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﯿﻤﺎری
درﺧﺘﺎن، ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶﻫﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪای ﯾﺎ آﺑﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ در ﻣﻌﺮض ﺑﯿﻤﺎری ﻗﺮار دارﻧﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻗﺪرت و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ درﺧﺘﺎن ﺑﺎ ﮐﻮددﻫﯽ ﺑﻬﯿﻨﻪ و آﺑﯿﺎری ﻣﻨﻈﻢ درﺧﺘﺎن راﻫﯽ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﯿﻤﺎری ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد.
از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن ﺑﺎﻓﺖ آﻟﻮده (ﺷﺎﺧﻪﻫﺎ، ﺗﻨﻪﻫﺎ) ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻧﻤﯽﺷﻮد، زﯾﺮا درﺧﺖ را آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮﺗﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎریزا را از ﺑﯿﻦ ﻧﻤﯽﺑﺮد، ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد، ﺗﯿﻤﺎر ﻣﺤﻞﻫﺎی ﺑﺮش ﺑﺎ «اﮐﺴﯽﮐﻠﺮورﻣﺲ» ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ترکیبهای ﻣﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻔﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻫﻤﻪ رقمهای ﮔﺮدوی اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﺎﻧﮑﺮ ﭘﻮﺳﺘﯽ و ﻋﻤﯿﻖ ﺣﺴﺎس ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺗﺎ ﮐﻨﻮن رﻗﻢ ﻣﻘﺎوﻣﯽ ﮔﺰارش ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد ﭘﺎﯾﻪﻫﺎی ﺗﺠﺎری ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﭘﺎرادوﮐﺲ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺎﻧﮑﺮ ﭘﻮﺳﺘﯽ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺑﻮده و ﺷﯿﻮع ﺷﺎﻧﮑﺮ ﻋﻤﯿﻖ در رﻗﻢ ﻫﺎرﺗﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ است.
گال طوقه
گال ﻃﻮﻗﻪ ﺑﯿﻤﺎری ﺷﺎﯾﻊ در ﻧﻬﺎﻟﺴﺘﺎنﻫﺎی ﮔﺮدو اﺳﺖ. ﺑﯿﻤﺎری اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻧﻮاﺣﯽ رﺷﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻏﯿﺮﻋﺎدی ﮐﻮﭼﮏ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﻮﻣﻮر ﯾﺎ زﮔﯿﻞ در اﻃﺮاف رﯾﺸﻪﻫﺎ و ﻃﻮﻗﻪ درﺧﺖ، ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﺎک، ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮد.
در ﻣﺮاﺣﻞ اوﻟﯿﻪ اﯾﻦ ﺗﻮﻣﻮرﻫﺎ ﮐﻢ و ﺑﯿﺶ ﮐﺮوی، ﮔﻮﺷﺘﯽ و ﻧﺮم ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻪ ﻣﺮور زﻣﺎن ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﺘﺮ ﺷﺪن اﯾﻦ ﺗﻮﻣﻮرﻫﺎ، ﺳﻄﺢ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺮگ و ﭘﻮﺳﯿﺪﮔﯽ ﺳﻠﻮلﻫﺎی اﻃﺮاف، قهوهای ﺗﯿﺮه ﯾﺎ ﺳﯿﺎه رﻧﮓ ﺷﺪه و ﺳﻄﺢ ﻧﺎﻫﻤﻮار و ﭘﯿﭽﯿﺪهای ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﮔﺎلﻫﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻓﻘﻂ در ﯾﮏ ﻃﺮف درﺧﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﺎ ﺑﺴﯿﺎری از آﻧﻬﺎ در اﻃﺮاف ﻣﺤﯿﻂ ﻃﻮﻗﻪ ﯾﺎ ﺗﻨﻪ اﻣﺘﺪاد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﮔﺎل ﻃﻮﻗﻪ در اﺛﺮ ﺑﺎﮐﺘﺮی Agrobacterium tumefaciens ایجاد میشود.
اﯾﻦ ﺑﺎﮐﺘﺮی زﻣﺴﺘﺎن را در ﺧﺎکﻫﺎی آﻟﻮده ﺳﭙﺮی ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﻮدهرﺳﺖ ﺑﺮای ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎل زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﮔﯿﺎﻫﺎن ﻣﯿﺰﺑﺎن ﺣﺴﺎس در ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺎکﻫﺎی آﻟﻮدهای ﭘﺮورش ﻣﯽﯾﺎﺑﻨﺪ، ﺑﺎﮐﺘﺮی از ﻃﺮﯾﻖ زﺧﻢﻫﺎی ﺗﺎزه ﻧﺎﺷﯽ از اﻗﺪاﻣﺎت زراﻋﯽ، ﭘﯿﻮﻧﺪ و ﺣﺸﺮات وارد رﯾﺸﻪﻫﺎ ﯾﺎ ﺳﺎﻗﻪﻫﺎی ﻧﺰدﯾﮏ زﻣﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮد.
ﭘﺲ از ﻧﻔﻮذ ﺑﻪ درون ﺑﺎﻓﺖ باکتریها، ﺳﻠﻮلﻫﺎی اﻃﺮاف را ﺗﺤﺮﯾﮏ ﺑﻪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪن ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﮔﺮوه ﯾﺎ ﺣﻠﻘﻪای از ﺳﻠﻮلﻫﺎی ﺑﯿﺶ ﺣﺪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪه، ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ زﺧﻢ در ﭘﻮﺳﺘﻪ ﯾﺎ ﻻﯾﻪ آوﻧﺪی زاﯾﻨﺪه ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
اﯾﻦ ﺳﻠﻮلﻫﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﯾﮏ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻫﺴﺘﻪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺳﻠﻮلﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎدی ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺳﻠﻮلﻫﺎﯾﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ در اﺑﺘﺪا ﻫﯿﭻ ﺗﻤﺎﯾﺰی ﺑﺎ ﺳﻠﻮلﻫﺎی ﻋﺎدی ﻧﺸﺎن ﻧﻤﯽدﻫﻨﺪ.
ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎری ﻃﯿﻒ وﺳﯿﻌﯽ از ﮔﯿﺎﻫﺎن دوﻟﭙﻪای را ﻣﻮرد ﻫﺠﻮم ﻗﺮار داده و ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻪ درﺻﺪ از ﮔﯿﺎﻫﺎن ﺗﮏ ﻟﭙﻪای ﺑﻪ اﯾﻦ ﺑﺎﮐﺘﺮی ﺣﺴاساند.
روش ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﯿﻤﺎری
ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ از ﮐﺎﺷﺖ ﻧﻬﺎلﻫﺎی ﺣﺴﺎس و آﻟﻮده ﺑﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎریزا در ﺑﺎغهای ﮔﺮدو، ﺗﻌﻮﯾﺾ ﻣﮑﺮر (ﻫﺮ 4 ﯾﺎ 5 ﺳﺎل) ﻣﮑﺎنﻫﺎی اﺧﺘﺼﺎص ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻬﺎﻟﺴﺘﺎنﻫﺎ، ﺗﻨﺎوب ﻣﮑﺎنﻫﺎی آﻟﻮده ﻗﺒﻞ از ﮐﺎﺷﺖ ﻧﻬﺎل ﮔﺮدو، ﺑﺮای ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺳﺎل ﺑﺎ ذرت ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻏﻼت، ﻣﺒﺎرزه زﯾﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﺳﻮﯾﻪ ﻏﯿﺮ ﺑﯿﻤﺎریزا A.radiobaster(K-1026) و اﺳﺘﻔﺎده از رقمهای ﻣﺘﺤﻤﻞ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮد روشﻫﺎی ﺑﻪﻧﮋادی و ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ژﻧﺘﯿﮏ ﺟﻬﺖ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎری ﯾﺎ رﻗﻢ ﻣﻘﺎوم ﻫﻤﭽﻮن ﭘﺎرادﮐﺲ از روشﻫﺎی ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از ﺑﯿﻤﺎری است.
منبع:
کشاورزی، کاووس و هادی کریمیپورفرد(1399)؛ بیماریهای باکتریایی درختان گردو در ایران. نشریه دانش بیماریشناسی گیاهی، سال دهم، جلد 1.