در حالی که راهحلهای هوش مصنوعی میتوانند در میانمدت تا بلندمدت مقرونبهصرفه باشند، اما نمیتوان از این واقعیت فرار کرد که سرمایهگذاری اولیه در مزارع میتواند بسیار گران باشد.
با توجه به مشکلات مالی بسیاری از مزارع و مشاغل کشاورزی، استفاده از هوش مصنوعی ممکن است در حال حاضر میتواند به خصوص در مورد کشاورزان در مقیاس کوچک و در کشورهای در حال توسعه غیرممکن باشد.
با این حال، هزینه پیادهسازی هوش مصنوعی ممکن است با توسعه فناوریها کاهش یابد، کسبوکارها همچنین این فرصت را دارند که منابع مالی مانند کمکهای مالی دولتی یا سرمایهگذاری خصوصی را کشف کنند.
بی میلی به پذیرش فناوریها و فرآیندهای جدید
ناآشنا بودن، اغلب مردم را در پذیرش فناوریهای جدید مردد میکند و کشاورزان را برای پذیرش کامل هوش مصنوعی با مشکلاتی مواجه میکند، حتی زمانی که مزایای غیر قابل انکاری ارائه میدهد.
مقاومت در برابر نوآوری در کنار برخی بیمیلی از شانس دادن به فرآیندهای جدید، توسعه روشهای کشاورزی و همچنین سودآوری بخش را به طور کلی متوقف میکند. کشاورزان باید بدانند که هوش مصنوعی تنها نسخه پیشرفتهتر فناوریهای سادهتر برای پردازش دادههای میدانی است.
برای متقاعد کردن کارگران کشاورزی به پذیرش هوش مصنوعی، بخشهای دولتی و خصوصی باید انگیزه، منابع و آموزش فراهم کنند. دولتها همچنین باید مقررات مورد نیاز را تدوین کنند تا به کارگران اطمینان دهند که این فناوری یک تهدید نیست.
عدم تجربه عملی با فناوریهای جدید
جنبههای صنعت کشاورزی از نظر پیشرفت تکنولوژیک در سراسر جهان متفاوت است. برخی از مناطق می توانند از تمام مزایای هوش مصنوعی بهره ببرند، اگرچه در کشورهایی که فناوری کشاورزی نسل بعدی غیرمعمول است، موانعی وجود دارد. شرکتهای فناوری که امیدوارند در مناطقی با اقتصادهای کشاورزی در حال ظهور تجارت کنند، ممکن است نیاز به اتخاذ رویکردی فعال داشته باشند.
علاوه بر ارائه محصولات خود، آنها باید آموزش و حمایت مستمر را برای کشاورزان و صاحبان مشاغل کشاورزی که آماده اتخاذ راهحلهای نوآور هستند، ارائه دهند.
یک فرآیند طولانی پذیرش فناوری
علاوه بر عدم درک و تجربه، بخش کشاورزی به طور کلی فاقد زیرساختهای مورد نیاز برای کارکرد هوش مصنوعی است. حتی مزارعی که قبلاً برخی از فناوریها را در اختیار دارند، ممکن است به سختی پیش روند.
زیرساخت همچنین یک چالش برای ارائهدهندگان و شرکتهای نرمافزاری AgTech است. یکی از راههای اصلی برای غلبه بر این موضوع، نزدیک شدن تدریجی به کشاورزان است.
محدودیتهای تکنولوژیکی
همانطور که AI هنوز در حال توسعه، این فناوری محدودیتهایی خواهد داشت. مدلهای دقیق به دادههای متنوع و باکیفیت بستگی دارد که میتواند در کشاورزی کمیاب باشد.
برای روباتهای دارای حسگر، محدودیتها میتوانند سازگاری با محیطهای کشاورزی در حال تغییر را دشوار کنند. غلبه بر این محدودیتها مستلزم تحقیق و تجزیه و تحلیل مداوم دادهها است.
کشاورزان همچنین باید به جای اینکه به طور کامل کنترل را به هوش مصنوعی بسپارند، در تصمیمگیری مشارکت کنند. نظارت بر تصمیمات هوش مصنوعی به صورت دستی احتمالاً در مراحل اولیه پذیرش مفید خواهد بود.
مسائل مربوط به حریم خصوصی و امنیتی
هنوز فقدان کلی مقررات مربوط به استفاده از هوش مصنوعی در تمام صنایع وجود دارد. بهویژه، پیادهسازی هوش مصنوعی در کشاورزی دقیق و کشاورزی هوشمند سؤالات حقوقی مختلفی را ایجاد میکند.
به عنوان مثال، تهدیدات امنیتی مانند حملات سایبری و نشت دادهها ممکن است کشاورزان را با مشکلات جدی مواجه کند.
حتی میتوان تصور کرد که سیستمهای کشاورزی مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند توسط هکرها با هدف ایجاد اختلال در عرضه مواد غذایی مورد هدف قرار گیرند.