یک سامانه ردیابی باید حداقل یک قدم به عقب (به ارائه دهنده بذرها و نوع آن، ارائهدهنده نهالها و نوع آن، خاک، کود و غیره) و یک قدم به جلو (به خریدار یا توزیعکننده) دسترسی داشته باشد.
مهمترین هدف از قابلیت ردیابی و دلیل قوانین و استانداردهای صنعت، توانایی آن در ردیابی محصول در صورت آلودگی و نقص است. اما قابلیت ردیابی مزایای تجاری نیز دارد که میتوان از آن برای بررسی و حل و فصل شکایات یا سوالات مشتریان استفاده کرد و میتوان با گردآوری دادههای مختلف، کاشتهای بهتری در آینده، داشت.
با وجود سامانههای ردیابی، دیگر نیاز نیست با رویت یک محصول آلوده مثل کاهوی رومی آلوده یا قارچ سمی، هر قارچ و کاهویی از عرضهکنندهها جمع شود و افراد با استرس بالا، محصولات را مصرف کنند، بلکه سامانه کمک میکند تا منشا محصول آلوده شناسایی شود و مشکل همگانی ایجاد نشود.
در دهههای اخیر، تکامل سریع فناوری اینترنت اشیا و حسگر، با ارائه روشهای سریع و قابل اعتماد، به روند جمعآوری دادهها کمک میکند. این روشها، شامل فناوری شناسایی محصول، تجزیه و تحلیل مواد تشکیل دهنده، حملونقل، ذخیرهسازی و همچنین جمعآوری اطلاعات در سراسر یکپارچهسازی کلی سیستم است. روشهایی مانند بارکد، کدهای QR، RFID، شبکههای حسگر بیسیم (WSN) رایجترین و شناختهشدهترین روشها در میان زنجیرههای تامین هستند و فناوری بلاکچین از روشهای نوظهور این عرصه به شمار میآیند.
سیستمهای RFID و حسگرهای بیسیم
سیستمهای RFID با توجه به ویژگیهای خود، سیستم مدیریت اطلاعات و دادههای ایمن محصولات کشاورزی را برای تولیدکنندگان، عمدهفروشان، خردهفروشان و مصرفکنندگان فراهم میکنند، فناوری RFID با ردیابی و نظارت بر مسیر «از مزرعه تا چنگال» در مدیریت زنجیره تامین محصولات کشاورزی کمک میکند.
قابلیت ردیابی کشاورزی، حجم زیادی از دادهها را میطلبد که باید در سراسر زنجیره تامین جمعآوری شود. سیستمهای ردیابی اولیه از کارگران برای ثبت اطلاعات در میدان استفاده میکردند و سپس به صورت دستی، آنها را روی کتابچههای راهنما یا به یک سیستم کامپیوتری انتقال میدادند. این روش مستلزم خطراتی مانند ثبت اشتباه اطلاعات و همچنین استفاده ناکارآمد از منابع بود.
هنگامی که یک مشکل ایمنی مواد غذایی رخ می دهد، منبع آن و در نتیجه راه حل به سرعت میتواند پیدا شود یک جایگزین یا مکمل برای برچسب های RFID، شبکه های حسگر بی سیم (WSN) هستند، این حسگرها متشکل از حسگرها و محرکهای بیسیم مانند حسگرهای رطوبت، سنسورهای دما، سنسورهای صدا، سنسورهای فشار، تنظیمکنندهها و غیره است که از طریق یک مودم بیسیم با یک سیستم خارجی که در آن دادهها ذخیره میشوند و در دسترس ذینفعان قرار میگیرند، ارتباط برقرار میکنند.
از این رو میتوان به اطلاعاتی چون دما، رطوبت، سرعت باد، بیماریهای گیاهی، آفات حشرات و علائم حیاتی حیوانات را دست یافته و پردازش کرد و برای پشتیبانی تصمیم به سطح بالاتر فرستاد.
این حسگرها از تعداد زیادی گره حسگر تشکیل شدهاند که با باتری کار میکنند و مصرف انرژی پایینی دارند. به طور خاص، حسگرها در کشاورزی معمولاً در خاک کاشته میشوند تا دادههای مربوط به شرایط کاشت را ثبت کنند البته آنها را میتوان با فناوریهای پیشرفته تری مانند GPS و سنجش از راه دور ترکیب کرد تا عملکرد بیشتری ارائه دهند.
بلاکچین
با ظهور فناوری بلاکچین، قابلیت ردیابی، فرصتهایی را به مدلهای توسعه کسبوکار نیز ارائه میدهد، همچنین به تولیدکنندگان مواد غذایی کمک میکند تا قیمت بالاتری را برای محصولات خود دریافت کنند.
ارزش بازار ردیابی در سال 2017 ، 10 میلیارد دلار بوده است و پیش بینی میشود تا سال 2025 ، به بیش از دو برابر به 22 میلیارد دلار برسد.
بلاکچین یک دفتر کل توزیع شده است و فهرستی از رکوردهای داده که به طور مداوم در حال رشد است را حفظ میکند که توسط همه گرههای شرکتکننده تایید میشود.
با گذشت زمان، بلاکچین رشد میکند و سیستم پیچیدهتر میشود. اگر شخصی اقدام به تغییر مخربی در یک یا چند بلوک زنجیره کند، باید 50 درصد از همتاهای شبکه یا بیشتر را کنترل، حمله یا دستکاری کند تا بلاکچین را بشکند، در غیر این صورت سایر همتایان شبکه بلافاصله تفاوت را متوجه شده و با ارسال سیگنالی برای جایگزینی شبکه خراب به کل شبکه هشدار خواهند داد.
قراردادهای هوشمند (اتریوم – پلتفرم پروژه) دقیقاً مانند قراردادهای دنیای واقعی هستند، با این تفاوت که کاملاً دیجیتالی هستند. هر مشتری در این شبکه، یک نسخه از قرارداد هوشمند را حفظ میکند و دارای اطلاعاتی چون تاریخچه همهی قراردادهای هوشمند، تاریخچه کلیه معاملات و وضعیت فعلی همه قراردادهای هوشمند را داراست.
اکثر نتایج تحقیقات فعلی از فناوری قراردادهای هوشمند در بلاکچین اتریوم به منظور اجرای انواع مختلف تراکنشها (مانند تراکنش بین کشاورزان، تامینکنندگان و توزیعکنندگان) استفاده میکنند.
البته زنجیرهی تامین محصولات کشاورزی بسیار پیچیده است و به دلایل زیر، تمایلی به پذیرش بلاکچین وجود ندارد:
- دانش فنی بسیاری از ذینفعان در سطح پایینی قرار دارد.
- محصولات در سراسر زنجیره ،دستخوش تغییرات بسیاری میشوند.
- نقشها و تجارت تعداد زیادی از سهامداران درگیر، بسیار ناهمگن است.
- زنجیره تامین مواد غذایی در مناطق جغرافیایی بزرگ (قارهها) توزیع شده است.
از منظر فنی، بلاکچینها ممکن است دفتر کل غیرقابل تغییر باشند، اما صحت دادههایی که توسط حسگرها یا توسط افراد درج میشوند را نمیتوان تضمین کرد، بنابراین، به عنوان مثال، اگر یک حسگر نادرست عمل کند، اطلاعات در سراسر زنجیره بلوکی دیگر دقیق نیست، به طور کلی، مشکلاتی در نظارت، ادغام و ارزیابی دستهبندیهای خاصی از دادهها در زنجیره تامین کشاورزی بوجود می آید و بازیابی و ارزیابی دادهای محیطی با استفاده از روشهای عینی، دشوار است.
یکی دیگر از مسائل فنی مهم، همکاری و ادغام یکپارچه بلاکچینها با سیستمهای ردیابی قدیمی، حفظ ماهیت توزیع موازی بلاکچین به عنوان یک DLT است.
انتخاب نوع مناسب (عمومی، خصوصی، مجاز) و اجرای بلاکچین نیز یک مسئله مرتبط است، از این نظر، انتخاب نوع بلاکچین مورد استفاده باید با دقت انجام شود، زیرا ممکن است بر عملکرد سیستم ردیابی تأثیر بگذارد.
بلاکچین را میتوان به عنوان یک رویکرد بالغ در مورد فناوری مالی (فینتک) و ارزهای دیجیتال در نظر گرفت، اما تا آنجا که به زنجیره تامین مربوط میشود، هنوز در مرحله نوپایی است.