وقتی به تهدیدات محیطزیست فکر میکنیم، تمایل داریم ماشینها و دودکشها را به تصویر بکشیم، اما حقیقت این است که نیاز ما به غذا و تغذیه جهان یکی از بزرگترین خطرات برای کرهی زمین است.
کشاورزی یکی از بزرگترین عوامل گرمایش جهانی است و بیش از مجموع خودروها، کامیونها، قطارها و هواپیماها، گازهای گلخانهای منتشر میکند که عمدتاً از متان آزاد شده توسط گاو و مزارع برنج، اکسید نیتروژن از مزارع بارور شده و دیاکسیدکربن ناشی از برش هستند.
کشاورزی تشنهترین مصرفکننده منابع آب و آلودهکنندهی آن است، زیرا رواناب کودها و کود دامی دریاچهها، رودخانهها و اکوسیستمهای شکننده ساحلی در سراسر جهان را مختل میکند.
رشد محض جمعیت تنها دلیلی نیست که ما به غذای بیشتری نیاز داریم. گسترش رفاه در سراسر جهان، به ویژه در چین و هند، باعث افزایش تقاضا برای گوشت، تخم مرغ و لبنیات شده و فشار برای رشد بیشتر ذرت و سویا برای تغذیه گاو، خوک و مرغ بیشتر را افزایش میدهد.
اگر این روند ادامه پیدا کند، افزایش جمعیت و رژیمهای غذایی غنیتر، ما را ملزم میکند که تا سال 2050، میزان محصولاتی را که کشت میکنیم دو برابر شود.
کسانی که طرفدار کشاورزی متعارف هستند در مورد این صحبت میکنند که چگونه مکانیزاسیون مدرن، آبیاری، کودها و ژنتیک بهبود یافته میتواند عملکرد را افزایش دهد تا به تقاضا کمک کند.
در همین حال، طرفداران مزارع محلی و ارگانیک مخالفت میکنند که کشاورزان کوچک جهان میتوانند با به کارگیری تکنیکهایی که بدون کودهای مصنوعی و آفتکشها، باروری را بهبود میبخشند، محصول را به میزان زیادی افزایش دهند.
اما لزومی ندارد که یک یا یا گزاره باشد و عاقلانه این است که همه ایدههای خوب را، چه از مزارع ارگانیک و محلی یا مزارع با فناوری پیشرفته و معمولی، بررسی کنیم و بهترین آنها را با هم ترکیب کنیم.
در این یادداشت، 5 مرحلهای که میتوانند در تغذیهی غذای جهان کمک کنند بررسی و معرفی میشوند:
مرحله اول: کم کردن ردپای کشاورزی
رد پای کشاورزی باعث از بین رفتن کل اکوسیستمها در سراسر جهان شده است، تجارت جنگلهای استوایی با زمینهای کشاورزی یکی از مخربترین کارهایی است که در حق محیطزیست انجام میشود.
بیشتر زمینهای پاکسازی شده برای کشاورزی در مناطق استوایی کمک چندانی به امنیت غذایی جهان نمیکند بنابراین اجتناب از جنگلزدایی، باید اولویت اصلی باشد.
مرحله دوم: بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی کممولد
با شروع دهه 1960، انقلاب سبز با استفاده از انواع بهتر محصول و کود، آبیاری و ماشین آلات بیشتر، عملکرد را در آسیا و آمریکای لاتین با وجود هزینههای زیستمحیطی، افزایش داد.
جهان اکنون میتواند توجه خود را به افزایش بازده در زمینهای کشاورزی کممولد بهویژه در آفریقا، آمریکای لاتین و اروپای شرقی معطوف کند جایی که «شکافهای بازده» بین سطوح تولید فعلی و آنچه که با بهبود شیوههای کشاورزی امکانپذیر است، وجود دارد.
با استفاده از سیستمهای کشاورزی دقیق و پیشرفته و همچنین روشهای وام گرفته شده از کشاورزی ارگانیک، میتوانیم عملکرد را در این مکانها چندین برابر افزایش دهیم.
مرحله سوم: از منابع به نحو احسن استفاده کنید
در حال حاضر، راههایی برای دستیابی به عملکرد بالا و در عین حال کاهش چشمگیر اثرات زیست محیطی کشاورزی معمولی وجود دارد. انقلاب سبز متکی به استفاده شدید و ناپایدار از آب و مواد شیمیایی مبتنی بر سوخت فسیلی بود.
اما کشاورزی تجاری با استفاده از تراکتورهای کامپیوتری مجهز به سنسورهای پیشرفته و GPS راههای نوآورانهای را برای هدفگیری بهتر کاربرد کودها و آفتکشها پیدا کرده است.
کشاورزی ارگانیک میتواند استفاده از آب و مواد شیمیایی را با ترکیب گیاهان پوششی، مالچها و کمپوست برای بهبود کیفیت خاک، حفظ آب و ایجاد مواد مغذی تا حد زیادی کاهش دهد.بسیاری از کشاورزان نیز در مورد آب، هوشمندتر شدهاند و سیستمهای آبیاری ناکارآمد را با روشهای دقیقتر مانند آبیاری قطرهای زیرسطحی، جایگزین کردهاند.
مرحله چهارم: تغییر رژیم غذایی
امروزه تنها 55 درصد از کالری محصول جهان به طور مستقیم به مردم میرسد بقیه به تغذیه دامها (حدود 36 درصد) یا به سوختهای زیستی و محصولات صنعتی (تقریبا 9 درصد) تبدیل میشوند.
اگرچه بسیاری از ما، گوشت، لبنیات و تخممرغهای حیوانات پرورشیافته در پروارها را مصرف میکنیم، اما تنها کسری از کالری خوراکی که به دام داده میشود به گوشت و شیری که مصرف میکنیم راه پیدا میکند.
به ازای هر 100 کالری غلاتی که برای حیوانات صرف میشود، تنها حدود 40 کالری جدید شیر، 22 کالری تخم مرغ، 12 کالری از مرغ، 10 کالری از گوشت خوک یا 3 کالری از گوشت گاو دریافت میکنیم.
از آنجایی که مردم در کشورهای در حال توسعه بعید است که در آینده نزدیک با توجه به رفاه جدیدی که پیدا کردهاند، گوشت کمتری بخورند، ابتدا باید روی کشورهایی تمرکز شود که قبلاً رژیمهای غذایی غنی از گوشت داشتهاند. محدود کردن استفاده از محصولات غذایی برای سوختهای زیستی نیز میتواند راه دیگری در جهت افزایش دسترسی به مواد غذایی انجام دهد.
مرحله پنجم: کاهش ضایعات
تخمین زده می شود که 25 درصد از کالری غذا در جهان و تا 50 درصد از کل وزن غذا قبل از مصرف از از بین میرود. در کشورهای ثروتمند، بیشتر این زبالهها در خانهها، رستورانها یا سوپرمارکتها اتفاق می افتد. در کشورهای فقیر، به دلیل نگهداری و حمل و نقل نامطمئن، غذا اغلب بین کشاورز و بازار گم میشود.
مصرفکنندگان در کشورهای توسعه یافته میتوانند با انجام اقدامات سادهای مانند سرو وعدههای کوچکتر، خوردن غذاهای باقیمانده و تشویق کافه تریاها، رستورانها و سوپرمارکتها به توسعه اقدامات کاهش زباله، ضایعات را کاهش دهند.
از بین همه گزینهها برای افزایش در دسترس بودن مواد غذایی، مقابله با ضایعات یکی از موثرترین آنها خواهد بود. روی هم رفته، این پنج گام میتواند بیش از دو برابر منابع غذایی جهان را افزایش دهد و تاثیرات زیست محیطی کشاورزی در سراسر جهان را به طور چشمگیری کاهش دهد اما آسان نخواهد بود.