گردشگری عشایری ایران از دیرباز به عنوان یکی از مزیتهای نسبی ایران در سطح جهان مطرح بوده است و راهکارهای متعددی برای توسعه این گونه از گردشگری ارائه شدهاند، اما علی رقم فعالیتهای انجام شده، هنوز نتوانسته است جایگاه خود را در دنیا پیدا نماید.
لذا بر آن شدیم تا در این خصوص با دکتر سعیدرضا اصغری، فعال و محقق حوزه گردشگری کشاورزی کشور در خصوص گردشگری عشایری، وضعیت آن در دنیا، روشهای استفاده از این مزیت نسبی و چالشهای پیش روی آن به صحبت بنشینیم.
کافه کشاورز: گردشگری عشایری در دنیا به چه صورت است؟ لطفا از ابعاد این نوع گردشگری برایمان بگویید؟
اصغری: درود و سپاس از شما. گردشگری اقوام و قبایل در بخشهایی از دنیا که مردمانی بومی و پایبند به اصول، سنن و فرهنگ قدیمی خود دارد، جاری و ساری است.
هنوز جلوههای پررنگی از بومیان آمریکا (شمالی و جنوبی)، قبایل آسیای مرکزی، هند، آفریقا و حتی اروپای شمالی وجود دارد و مردم به زندگی به سبک اجداد خود ادامه میدهند اما کم و بیش مجبور به ترک برخی از آداب و سنن شده اند و بسیاری از این آداب به صورت نمادین اجرا میشود. گردشگری اقوام و قبایل به آشنایی و کسب تجربه در فرهنگ، سنن، آداب و رسوم این قبایل میپردازد و جلوههایی از خود ما را به ما بازتاب میدهد.
کافه کشاورز: در ایران چقدر فضا برای توسعه این گونه از گردشگری میبینید؟
اصغری: ببینید بر اساس آمار سازمان امور عشایری کشور، ما در ایران حدود 100 ایل بزرگ و 600 طایفه مستقل داریم، بر طبق آمار متفاوت، حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر الی دو میلیون نفرجمعیت عشایری کشور است که با اینکه همه این افراد دارای دفترچه عشایری هستند اما بر اساس آمار غیر رسمی فقط 100 الی 200 هزار نفر آنان به زندگی کوچروی کامل میپردازند و در بقیه موارد خانواده به همراه گله دام کوچ نکرده و در یک جا ساکن هستند.
قسمت اعظم ایلات در جنوب کشور هستند و در مراتع ییلاقی استانهای خوزستان، لرستان، کهکیلویه و بویر احمد و چهار محال و بختیاری، تابستان خود را میگذرانند. با این آمار میبینیم که این جمعیت عظیم و تنوع ایلات و طوایف چه ظرفیت بزرگی را برای توسعه گردشگری عشایری در کشور ایجاد کردهاند.
کافه کشاورز: اصولا در دنیا گردشگری عشایری به چه صورتهایی اجرا میشود؟
اصغری: تریبال توریسم یا گردشگری قبایل و اقوام در دنیا به چهار صورت اصلی اجرا میشود:
- شکل اول گردشگری تجربه گرا و همراهی با قبایل در مکانهای زندگی و مسیرهای کوچ و تجربه عینی سبک زندگی، فرهنگ، پوشش، آوازها و موسیقی، گویش و زبان و…. است.
- حضور در مناطق خوش آب و هوا (یا ییلاقی) محل اسکان عشایر و مشارکت ابتدایی در فعالیتها و اقدامات قبایل و عشایر دومین روش است، مانند برگزاری تور در مناطق ییلاقی و مشارکت در فعالیتهای دامپروری و تهیه صنایع دستی، صنایع تبدیلی و فعالیتهای کشاورزی در این مناطق است که اصطلاح گردشگری کشاورزی عشایر به همین گونه از گردشگری اشاره دارد.
- روش سوم گردشگری رویداد قبایل که با دعوت نمایندگان قبایل و ایلات به نمایشگاه ها و رویدادها و ارائه یک نسخه تلطیف شده و مزین از سبک زندگی قبایل است.
- روش چهارم هم اقامت در اکولوژها یا اقامتگاههای شبیهسازی شده عشایر و قبایل است که یک سبک زندگی تلطیف شده و اقامت تفریحی در مناطق ییلاقی و در اقامتگاههای موقت و یا دائمی عشایری است.
دو روش اول به صورت کاملا تجربه گرا اجرا میشود و عجین شدن گردشگر با فرهنگ و سنن و آداب قبایل را با خود به همراه دارد ولی دو روش آخر یک شکل تلطیف شده از عشایر را نمایش میدهد و بخشی از گردشگری انبوه یا mass tourism محسوب میشود.
با اینکه این گونه ها تجربه کاملی از زندگی قبایل را ارائه نمیدهد. اما به جهت آشناسازی عامه مردم با این جامعه بزرگ بسیار مفید است.
البته من به شخصه معتقدم در توسعه گردشگری عشایری ایران بیشتر باید به پایداری اکوسیستم میزبان در تمامی جنبهها توجه ویژه نمود (هم پایداری های اقتصادی و اجتماعی و هم پایداری زیست محیطی). با توسعه تک بعدی گردشگری عشایری و توجه به مباحث اقتصادی باعث تخریب منابع و تهاجم به فرهنگ و سنن اقوام خواهیم شد.
کافه کشاورز: گردشگری کشاورزی قبیلهای را بیشتر توضیح میدهید؟
اصغری: اصطلاح tribal tourism از دیر باز در منابع وعلمی و اجرایی گردشگری در جهان دیده میشود اما اصطلاح tribal agritourism یک اصطلاح نسبتا جدید در این حوزه است و توسط محققان حوزه توانمندسازی و توسعه روستایی آمریکا در جهت معرفی آیینهای کشاورزی بومیان آمریکا مطرح شده است.
تریبال توریسم یا گردشگری قبیلهای به گردشگری، مشاهده و تجربه سبک زندگی، آداب و سنن، فرهنگ غنی و باستانی قبایل میپردازد، به عنوان مثال، آشنایی با سبک زندگی عشایر ایران، آوازها، آداب و سنن زندگی آنان در حیطهی گردشگری قبایل میگنجد، در حالی که تریبال اگریتوریسم صرفا به فعالیتهای کشاورزی قبایل و ایلات اشاره میکند.
به عنوان مثال میتوان به گردشگری و مشارکت تجربهگرا در سبک خاص دامپروری عشایر کوچ رو در ایران و تولید صنایع تبدیلی سنتی آنها اشاره نمود.
اصرار بر یک معادل گزینی قدیمی، یک مانع احتمالی در برابر جهانی شدن گردشگری عشایری ایران
کافه کشاورز: در توضیحات شما من بیشتر با واژه تریبال توریسم مواجه شدم، آیا این واژه با Nomad tourism یا گردشگری عشایری ما متفاوت است؟
اصغری: این مساله یکی از دغدغههای اصلی من در توسعه بینالمللی گردشگری عشایری ایران است و به نظرم باید توجه ویژه به این موضوع بشود. قبل از ورود به بحث باید این نکته را عرض کنم که این برداشت تنها یک برداشت شخصی و مستند به منابع علمی و اجرایی دراختیار بنده است و خوشحال میشوم که نظر صاحب نظران این عرصه را هم بشنوم تا این نظر اصلاح و یا تایید شود. البته این نظر و کلیاتی از نتایج تحقیقات رو در اختیار مسئولین هم گذاشتهام.
استفاده از اصطلاحات و واژهگزینیهای درست و بین المللی در مقالات علمی و منابع اجرایی میتواند در تبلیغ و توسعهی درست و بینالمللی یک فعالیت و یا صنعت نقش به سزایی داشته باشد.
از دو سال پیش، زمانی که دامپروری عشایر را به عنوان یکی از مزایای نسبی مهم ایران در حوزه گردشگری کشاورزی ایران مطرح کردم، به دنبال ما شکل بینالمللی آن در منابع معتبر گشتم. بالطبع با کلید واژهای که در ایران مصطلح بود یعنی nomad tourism کار را آغاز کردم، با تعجب فراوان دیدم با این جستجو، مطالب و عکسهایی بدون ارتباط منطقی با قبایل و ایلات در صفحه رایانه ام باز شد که بعضا حاوی تصاویری بودند که با معیارهای اخلاقی ایران جور نبود.
وقتی دقتم را در جستجو افزایش دادم با یک اشتباه استراتژیک ناشی از کمبود آشنایی با اصطلاحات رایج زبان انگلیسی امروزی توسط اولین معادل سازان برای ایلات و عشایر ایران مواجه شدم.
اولین معادل سازان از دیکشنری های دانشگاهی مانند آکسفورد معنی عشایر را جستجو کردهاند و با توجه به تعاریف ارائه شده در این واژه نامهها اصطلاح nomad معادل مناسبی برای عشایر ایران دانسته اند، اما با کمی دقت متوجه میشویم که استفاده از این اصطلاح چندان مناسب به نظر نمیرسد.
کافه کشاورز: لطفا توضیح بیشتری بدهید؟
اصغری: برای کار باید منابع را باز کنیم، در واژه نامه آکسفورد nomad به صورت زیر تعریف می شود
A member of a people that travels from place to place to find fresh pasture for its animals and has no permanent home.
یک عضو از گروهی که برای یافتن چراگاه تازه برای حیوانات خود از یک محل به محل دیگر مسافرت میکنند و یک خانه دائمی ندارد.
در نگاه اول، این معنی دقیقا به عشایر ایران اشاره میکند، اما به دو دلیل نمیتوان این تعریف را برای ایلات و قبایل کوچ رو ایران استفاده نمود، یک نکته اصلی در این تعریف وجود دارد، nomad از لحاظ دستوری یک اسم است و به یک فرد از یک گروه اشاره میکند، نه به خود گروه. در هیچ واژه نامه ای از nomad به معنای یک گروه و قبیله کوچ رو نام برده نشده است. در نتیجه استفاده از یک اسم فرد برای یک گروه اشتباه است.
در انگلیسی برای ایل و یا قبیله از واژه tribe استفاده میشود، به عنوان مثال قبایل بومی آمریکا، قبایل هند، آمریکای جنوبی و افریقا تحت عنوان tribe شناخته میشوند. در برخی منابع هند و آسیای مرکزی برای مشخص نمودن نوع قبیله، از لحاظ کوچ رو و یا یکجا نشین، از اصطلاح nomadic tribe ( به شکل صفتی نماد توجه نمایید) برای قبایل کوچ رو استفاده میکنند.
اما نکته اصلی و مهمتر جای دیگری نهفته است، اینکه اصطلاحات رسمی زبان انگلیسی، الزاما در زبان غیر رسمی و رایج قابل استفاده نیستند و در بسیاری موارد معانی دیگری به خود گرفتهاند. اتفاقی که در زبان فارسی بسیار رایج است و هر روز با طیف وسیعی از واژههایی که معنای دیگری به خود گرفتهاند برخورد میکنیم.
واژه نُماد نیز از این تغییر کارکرد مصون نبوده است و در حال حاضر در متون نوین انگلیسی برای معرفی افراد کوله گرد، کولی، دائم السفر بی خانه و یا کسانی که دائما شغل خود را عوض میکنند، استفاده میشود.
دیکشنری آنلاین مک میلان nomad را به صورت زیر تعریف نموده است
A member of people who travel in desert; someone who often changes home or job.
عضوی از یک گروه که در صحرا سفر میکند، شخصی که دائما خانه و یا شغل خود را عوض میکند.
در ادبیات نسل z از nomad به عنوان کوله گردها و هیچ هایکرها hitchhiker یا کوله گردان رایگان سوار یاد میشود. در این ادبیات جدید، همچنین به نسل جدیدی از کولهگردان که دائما در سفر هستند و از تجربیات سفر خود تولید محتوای تصویری میکنند و برای درآمدزایی در سفر، در صفحات مجازی به اشتراک میگذارند، دیجیتال نماد digital nomad گفته میشود.
کافه کشاورز: بر اساس این توضیحات شما به نظر میرسد استفاده از واژه nomad برای قبایل کوچ رو یا عشایر ایران با این قدمت تاریخی و آداب و سنن ویژه و باستانی چندان مناسب به نظر نمیرسد.
اصغری: اصولا برای اینکه بتوان در جامعه جهانی جایگاه مناسبی برای گونهای گردشگری در کشور پیدا کنیم باید بتوانیم با ادبیات جهانی صحبت کنیم در دنیا اصطلاح عمومی گردشگری قبایل tribal tourism است، در هیچ منبع علمی بینالمللی از اصطلاح nomad tourism برای گردشگری قبایل و عشایر استفاده نشده است.
قسمت اعظم منابع علمی که از نُماد توریسم به عنوان گردشگری عشایر استفاده کرده اند ، مقالاتی هستند که توسط محققین ایرانی در نشریات و یا کنفرانسها ارائه شدهاند، در برخی منابع و محتوای دیجیتالی کشورهای آسیای مرکزی نیز اصطلاح نُماد به عنوان معادل قبایل کوچ رو استفاده شده است، اما از اصطلاح نُماد توریسم استفاده نکردهاند.
در برخی منابع هندی از اصطلاح nomadic tribal tourism استفاده شده است. به نظر میرسد برای اینکه بتوانیم جایگاه گردشگری عشایری ایران را در دنیا تثبیت کنیم راهی نداریم جز اینکه یک تجدید نظر کلی در واژه گزینی ها انجام دهیم.
کافه کشاورز: ممنون از وقتی که برای ما قرار دادید و به امید روزهای بهتر برای گردشگری عشایر. در پایان اگر صحبتی هست بفرمایید
اصغری: من هم ممنونم از شما. در پایان باید عرض کنم که این مباحث علمی هستند و به عنوانم یک دغدغهمند بخش گردشگری مطرح شدند. امیدوارم دوستانی که این واژهگزینیها را انجام دادهاند( که اتفاقا از همکاران بنده در وزارت جهاد هم هستند) به دل نگرفته و با مستندات علمی به هر چه بهتر شدن فضای گردشگری عشایر کمک کنند.