در نمایشگاه بینالمللی گردشگری، نشستی پیرامون گردشگری کشاورزی با حضور فعالان این حوزه در روز سه شنبه ۲۴ بهمن ماه برگزار گردید که به منظور آگاهی از محتوا و خروجیهای فکری این نشست، مصاحبهای با دکتر اصغری – مشاور و پژوهشگر حوزه گردشگری کشاورزی انجام دادهایم تا به نتایج کاربردی دست بیابیم.
نظر شما در مورد نحوه برگزاری نمایشگاه بینالمللی گردشگری و میزان موفقیت آن در رسیدن به اهدافش به چه صورت است؟ آیا این نمایشگاه توانست برگزاری استاندارد و مناسبی داشته باشد؟
یکی از مولفههای مهم گردشگری سبز، کاهش آلودگیهای صوتی است, نمایشگاه بینالمللی گردشگری که محلی برای جلسات آموزشی و همچنین نشستهای B2B برای توسعه کسبوکار گردشگری است، بیشترین آلودگی صوتی را داشت، به نحوی که اکثر کارگاههای آموزشی برنامهریزی شده لغو شد و جلسات کسبوکارها با دشواری و اکثرا بدون نتیجه برگزار شد، از جمله کارگاه گردشگری سلامت در مزارع کشاورزی که علت اصلی تعطیلی کارگاه بماند برای فرصت و جایی دیگر.
جالب است بدانید با این که تصریح شده بود که موسیقی اقوام در داخل سالنها برگزار نشود، اما همچنان مانند سالهای قبل، در سالنهای بسته، صدای بلند آلات موسیقی، گوشها را به شدت میآزرد.
از بین حدود ۲۶۰ سایت دارای مجوز گردشگری کشاورزی و سایر مجوزهای مرتبط، کمتر از انگشتان یک دست در نمایشگاه حضور داشتند و تنها دو سایت بزرگ فارمرز و سریزد دارای غرفه مستقل بودند و دو استان البرز و سیستان و بلوچستان با تم گردشگری کشاورزی وارد شده بودند که خیلی جالب بود (اما کافی نبود).
با گفتههای شما، پس بخش گردشگری کشاورزی، حضور کمرنگی در این نمایشگاه داشته و فعالان این حوزه نتوانستند تعامل چشمگیری با هم در نشستها داشته باشند؟
بله، در همین جلسه هم، فقط نمایندگان هشت سایت اگریتوریسم در نمایشگاه بینالمللی گردشگری حضور داشتند که کمی جای بحث و تفکر دارد.
یک نکته جالب که بعد از شنیدن نظرات جالب افراد حاضر در جلسه به ذهنم خطور کرد این بود که به نظر میرسد مزارع گردشگری بیشتر باید در نمایشگاههای کشاورزی حضور پیدا کنند تا نمایشگاههای گردشگری، چون تا حد زیادی توانستهایم جایگاه خود را در معاونت گردشگری تثبیت کنیم ولی وزارت جهاد کشاورزی را چه عرض کنم.
در نشستی که با حضور فعالان حوزه گردشگری کشاورزی برگزار شد چه گذشت و به نظر شما چقدر فضای گردشگری کشاورزی نیاز به توسعه و حتی آموزش دارد؟
در ابتدای جلسه بحثی مطرح کردم تحت این عنوان که بر خلاف تصور همه، بیش از یک مسیر برای اجرای فعالیتهای گردشگری کشاورزی در سایتها و مزارع گردشگری وجود دارد، اگر مسیر دریافت مجوز فعالیتهای گردشگری کشاورزی، در برخی مناطق به خاطر عدم هماهنگی به مشکل برخورد کرده است، میتوان به سایر گزینهها، مانند ظرفیت مجوزهای دهکده سلامت، مجتمعهای تندرستی و سلامت، اردوگاههای گردشگری و سایر مجوزها فکر کرد و بر ظرفیت توسعه گردشگری تندرستی و طبیعت درمانی در سیستمهای کشاورزی تاکید کردم که با برداشت اشتباه برخی دوستان، بحثهای زیادی بوجود آمد که متوجه برخی مسائل شدم که در نکات بعدی به آنها اشاره میکنم.
دوستان در خصوص دستورالعمل مجوز فعالیتهای گردشگری و اهمیت آن اشاره کردند و ورود جهاد کشاورزی به بحث تدوین ضوابط فنی را مورد سوال قرار دادند، بنده همانگونه که قبلا در یک مقاله مشکلات این دستورالعمل را بیان کرده بودم و در جلسه هم خدمت دوستان دوباره عرض شد، بیان کردم که این دستورالعمل در حالت کلی هیچ مشکلی را درمان نکرده و نخواهد کرد، همین الان اگر این مجوز لغو شود هیچ مشکلی برای انجام فعالیتها به وجود نخواهد آمد.
چون برای حضور گردشگر در یک مزرعه و استفاده از ظرفیتهای گردشگری به هیچ عنوان نیازی به دریافت مجوز نیست. این مجوز، اجازه تاسیس نیست و ما در کمیته توسعه گردشگری کشاورزی به دنبال راهکاری برای اخذ مجوز تاسیس، بر اساس ظرفیتهای قانونی موجود هستیم، در مرحله بعدی و پس از گسترش فعالیتها و افزایش تعداد فعالین و ذینفعان، یک ظرفیت قانونی کامل ایجاد نماییم و موانع را یک به یک کنار بگذاریم.
بحث موازی کاری وزارتین و زیر سوال رفتن جایگاه معاونت گردشگری به عنوان متولی گردشگری کشور هم به میان آمد که به آن هم خواهم پرداخت.
یک نکته توسط یکی از فعالان مطرح شد که مزارع گردشگری، همه شکل هم هستند و یک سری محصول مشابه ارائه میکنند و به همین دلیل نمیتوانند در نمایشگاه چندان متنوع و جذاب عمل کنند که به نظر من چندان درست نیست.
چون در یک اقلیم ثابت حداقل ۱۰ نوع سایت گردشگری با محصولات گردشگری متفاوت میتوانیم داشته باشیم و با توجه به تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی ایران، انواع و اقسام مزارع و محصولات را میتوانیم ارائه بدهیم که من در فضای مجازی و کارگاههای آموزشی، بسیار در این خصوص صحبت کردهام.
آموزش، آموزش و آموزش : بدون اغراق و با احترام به تمام دوستان و فعالان و دانش تجربیشان، باید عرض کنم که در این جلسه و همچنین بازدیدهای میدانی قبل از نمایشگاه، متوجه شدم برخی از فعالان این رشته هنوز نیاز به آموزش دارند.
شناخت روح گردشگری کشاورزی و توانایی آن در توسعه جوامع روستایی و ایجاد یک اقتصاد مکمل برای کشاورزان و خانوادههایشان، نیاز به آموزشهای کاربردی دارد که در کشور ما اصلا دیده و استقبال نمیشود.
شما نمیتوانید با یکسری تجربه دست چندم و بر اساس الگوهای ناسازگار با قوانین و فرهنگ ایران، بومیسازی را انجام دهید.
پژوهش و آموزش کاربردی یعنی اینکه بتوانید الگوهای موجود در سایر کشورها را با تلفیق با شرایط فرهنگی و ظرفیتهای قانونی کشور، اجرایی کنید و به ایدههای جدید و خلاقانه برسید.
نظر حاضرین در مورد رگولاتوری این صنعت نوظهور در ایران چه بود آیا آنها هم مانند شما به مشارکت چند وزارت خانه میاندیشند؟
یک نکته مهمی که در جلسه تمام دوستان قبول داشتند این بود که برای دیده شدن و رسیدن به جایگاه مناسب در کشور و به کرسی نشاندن حرفها و رسیدن به یک محمل قانونی درست که هم منطبق بر قوانین بالادستی باشد و هم منافع بخش خصوصی را تامین کند، باید همدل و هم دست بشوند و یک جامعه بزرگ را ایجاد کنند.
امیدوارم به جای موازی کاریها و پرداختن به اختلافات بیهوده قدیمی و تخطئه همدیگر، این یکدستی ایجاد شود. برای ایجاد این همدلی فعلا میتوانیم از ظرفیت میز تخصصی گردشگری کشاورزی استفاده کنیم و با اعلام آمادگی دکتر سریزدی، رئیس میز تخصصی گردشگری کشاورزی برای ایجاد این همدلی، دیگر فکر نکنم مشکلی وجود داشته باشد و با درایت ایشان و همکاری مزارع بزرگ و همچنین بزرگان باسابقه و با تجربه این حوزه و همچنین تمامی فعالان در سراسر کشور، میتوان یک جلسه مجازی و یا حضوری با فراخوان عمومی و شرکت تمامی فعالان این عرصه برگزار نمود و دوستانی که تا به حال در این نشستها شرکت نکردهاند را هم دعوت کرد.
پیشنهاد میکنم که فعالان این عرصه منتظر دعوت رسمی نباشند و در این جلسات حضور پیدا کنند و حرفها و نظرات خود را بیان کنند و تنها منتظر نتایج نباشند. مسلما تجربیات همهی استانها و افراد ذینفع میتواند مفید باشد.
یک نکته مهم که دوباره باید توضیح دهم اینست که انتظارات از معاونت گردشگری بسیار زیاد هستند و در جلسه چند بار بیان شد که معاونت گردشگری وزارت میراث به عنوان متولی گردشگری کشور باید این کار را بکند یا آن کار را بکند.
به نظرم باید یک توضیح کامل بدهیم زیرا واژه متولی بار معنایی بالایی دارد که اصلا نمیتوانیم به یک دستگاه دولتی اطلاق کنیم. در یک تعریف ساده باید عرض کنم که دولت و وزارتخانهها تنها مجری سیاستها و قوانینی هستند که توسط مجموعه دستگاههای حاکمیتی و قانونگزار به آنها ابلاغ می شود، این تعریف با تعریف واژه متولی بسیار متفاوت است، باید سطح انتظاراتمان را با دامنه اختیارات یک معاونت منطبق کنیم.
یک مثال ساده بزنم تا مساله را روشن کنم، فرض کنید یک متقاضی میخواهد یک عرصه در اختیار و یا ملی را به گردشگری اختصاص دهد، حالا اگر زمین در محدوده شهری باشد مجوز تغییر کاربری را باید از شهرداری اخذ کند، اگر زمین در طرح هادی روستایی باشد، بنیاد مسکن مجوز را صادر میکند، اگر زمین در پارکهای ملی و ذخیرهگاهها باشد، باید از سازمان محیط زیست مجوز بگیرد، اگر زمین جزو اراضی ملی و موات باشد، اخذ مجوز از سازمان منابع طبیعی باید انجام شود و اگر در اراضی کشاورزی باشد، مجوز را باید سازمان امور اراضی صادر کند در نهایت اگر اراضی در اختیار سازمانهای دولتی باشد هم باید بر اساس اساسنامه و مجوزهای ارگان دولتی، از یکی از این بخشها مجوز دریافت کنید.
یعنی در هیچ کدام از عرصههای موجود گردشگری، صاحب و تصمیمگیرنده نیست به طوریکه در برخی از این عرصهها، وزارت میراث تنها یک نمایندهی دارای حق رای در کمیسیونه مربوطه دارد و در برخی موارد همین نماینده را هم ندارد.
کجای این مثال نشاندهنده متولیگری یک وزارتخانه است؟ معاونت گردشگری (مانند تمامی دستگاهها) تنها یک مجری قوانین است و باید بر اساس نظرات کارشناسان و دریافت بازخوردهای بخش خصوص به عنوان یک تسهیلگر فعالیتها، از تمامی ظرفیتهای خود برای اجرای قوانین موجود و در صورت امکان توسعه قوانین استفاده کند، اما اگر قوانین بالادستی و سیستمهای حاکمیتی کشور، اجازه برخی اتفاقات را ندهند، نباید از یک وزارتخانه توقع بیش از حد داشت. کمی منصفانه فکر کنیم و واقعبینانه انتظار داشته باشیم.
یک نکته دیگر که مطرح شد جایگاه وزارت جهاد کشاورزی در صدور مجوز و همچنین نگارش ضوابط فنی این حوزه بود در قسمت قبلی یک توضیح مختصر دادم ولی باید به طور اختصاصی تاکید کنیم که وقتی معاونت گردشگری قرار هست وارد یک بحث تخصصی بشود، باید با دستگاهی که بر اساس قوانین حاکمیتی، صاحب و یا تصمیم گیرنده سرنوشت آن عرصه است وارد مذاکره و تعامل بشود و نظرات قانونی آن دستگاه را رعایت کند وگرنه دچار تعارض منافع شده و فعالیت دچار مشکل خواهد شد.
همین مشکلی که حدود ۱۰ سال است گریبان گردشگری کشاورزی را گرفته است. وزارت جهاد کشاورزی و سازمان امور اراضی کشور بر اساس قانون، تصمیمگیرنده اصلی در خصوص سرنوشت اراضی زراعی و باغها است و نمیتوان بدون تامین نظرات قانونی این دستگاه وارد این عرصه شد.
همانگونه که در ابتدای بحث عرض کردم. میتوان با تنوع بخشی، خلاقیت و استفاده از تمامی ظرفیتهای قانونی بر این موانع فائق آمد.
یک نکته جالب در این جلسه این بود که با این که یک استارتاپ (ورگانو) به عنوان اولین پلتفرم معرفی گردشگری کشاورزی در حال کار است و آماده ارائه، طبقهبندی و معرفی مزارع گردشگری است ولی طبق گفته بنیانگذار این استارتاپ حتی خود مزارع هم چندان اقبالی به ارائه اطلاعات در این پلتفرم را ندارند و متاسفانه در حال تعلیق است. به نظر میرسد هنوز مزارع به قدرت با هم بودن پی نبردهاند، برای بزرگ شدن باید با هم باشیم، نه بر هم.
در سخن پایانی، شما چه جایگاهی را برای شرایط فعلی گردشگری کشاورزی در ایران میبینید و چه توصیههایی برای پیشبرد آن پیشنهاد میدهید؟
همانطور که گفته شد به نظر بنده، فعالیت گردشگری کشاورزی، با اینکه چندین سال است در کشور اجرا میشود و برخی از فعالان آن از آگاهی نسبتا بالایی در این حوزه برخوردار هستند، هنوز قدم اول خود را هم بر نداشته است و مشکلات زیادی بر سر راه خود دارد که به نظر من بخش زیادی از این مشکلات، ریشه داخلی دارد.
عدم همدلی کامل و درگیریهای درون گروهی، موازی کاری، عدم استقبال از آزموشهای کاربردی، عدم شناخت کامل ظرفیتهای قانونی موجود، عدم تعامل مناسب با سیستمهای حاکمیتی و چندین مساله غیرقابل بیان دیگر، باعث شده است که بعد از ده سال، هنوز اندر خم یک کوچه باشیم.
امیدوارم این جلسات (در چند سال گذشته این جلسه، چندمین جلسه برگزار شده در نمایشگاههای گردشگری و یا سایر اماکن است) از این ساختار خود خارج شود و یک جلسه بزرگ با حضور اکثر فعالان، بخشهای دولتی، صاحبان آژانسها و راهنمایان گردشگری علاقهمند به توسعه بستههای گردشگری برگزار شود تا این گروه جایگاه و توان خود را در سطح کلان نمایش دهد تا تصمیمگیران و سیستم حکمرانی، درصدد استفاده از این فرصت طلایی برای بهبود و توسعه کسبوکارهای روستایی و اعتلای جایگاه رفیع کشاورزان در کشور برآیند.
به نظر میرسد به جای دست انداختن به محملهایی که چندان جایگاه قانونی مطمئنی ندارند، می توان با دست برداشتن از یک سری اختلافات درون گروهی، به تنها دست آویز ممکن که دارای یک وجاهت نسبی در عرصهی گردشگری کشاورزی است، یعنی میز گردشگری کشاورزی، متوسل شد و به جای حذف کردن نظام حاکمیت کشور ( که عملا ممکن نیست و تنها در شعارها میتوان بیان نمود) با انجام نشستها و نمایش دادن توان خود، به اهداف قانونی و به حق خود برسیم.
نقدی بر دستورالعمل مجوز فعالیتهای گردشگری کشاورزی (1)