کارآفرینی صنایع دستی در اقتصاد بازار محور

امتیاز دهید
کارآفرینی صنایع دستی

گرایش کارآفرینی شامل سه بعد نوآوری، فعال بودن و ریسک پذیری است، به عبارت دیگر، این به توانایی یک شرکت یا مجموعه تولیدکننده صنایع دستی برای نوآوری در حوزه‌های عملیاتی و مشارکت فعال در بازار نیز اشاره دارد.

در گذشته، کارآفرینی به معنای شروع یک کسب‌وکار جدید یا ایجاد یک خدمات یا محصول جدید بود، امروزه معنای کارآفرینی شامل توانایی یک شرکت برای نوآوری، ریسک کردن در بازار و داشتن چیز جدیدی در عملیات تجاری خود به شمار می‌رود.

همانطور که برای اهداف طرح کسب‌وکار تعریف شده است، کارآفرینی به عنوان یک فرآیند تجاری در نظر گرفته می‌شود تا یک رویداد مجزا. به عنوان مثال، مدیران تجاری از آن در تلاش‌های استراتژیک خود برای رقابتی‌تر کردن شرکت‌های خود استفاده می‌کنند.

به ازای هر زن کارآفرین، دو کارآفرین مرد در مراحل اولیه وجود دارد. به طور کلی، مردان هنوز هم در مورد مهارت‌ها و تسلط بر دانش برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار بسیار بیشتر از زنان اعتماد به نفس دارند.

به‌طور شگفت‌انگیزی، نرخ‌های استارت‌آپ‌های زنان سریع‌تر از مردان رشد کردند که نشانه‌ای از معکوس شدن پیش‌برداشت‌های عمومی جنسیت در کارآفرینی بود.

در نظریه هویت اجتماعی، افراد تمایل دارند خود و سایر افراد را در دسته‌بندی‌های اجتماعی طبقه بندی کنند.

در یک دسته اجتماعی خاص، آنها می‌توانند هویت خود را بیابند، درون گروهی و برون گروهی وجود دارد. درون‌گروه‌ها گروه‌هایی هستند که اعضای آن در یک مرز بسته هستند، که حس تعلق را ایجاد می‌کنند، مانند یک باشگاه یا یک سازمان. گروه‌های بیرونی شامل اعضایی هستند که به درون گروه ها تعلق ندارند.

در درون یک گروه خاص، مانند زنان کارآفرین، ویژگی‌ها و رفتارهای مشترکی وجود دارد. زنان کارآفرین می‌توانند کمتر تهاجمی باشند و حمایت مالی کمتری را جذب کنند.

مطالعات بر روی موانع کارآفرینی زنان نشان داده است که مسئولیت‌های خانگی و مهارت‌های تجاری مشکلات اصلی زنان کارآفرین در مالزی و کنیا بوده است.

پژوهشگران، چهارده مانع برای کارآفرینی زنان را مواردی چون علاقه کمتر به فعالیت‌های کارآفرینی، منابع مالی، شیوه‌های استراتژیک، رشد آهسته، بازده پولی کمتر، نرخ شکست بالا، فقدان حمایت نهادی، فقدان حمایت خانواده، فقدان مهارت‌های قابل فروش، فقدان ارتباط اجتماعی، فقدان مدیریت کارآفرینی، فقدان دانش فنی، فقدان آموزش و عدم تمایل به ریسک می‌دانند.

در یک نظرسنجی که در مالزی انجام شد، دلایل اصلی زنان برای ترک شغل و راه‌اندازی کسب‌وکار، پیگیری رشد شخصی، استقلال و بازده اقتصادی بود.

زنان کارآفرین در مالزی با چالش‌هایی مانند کمبود کارکنان حرفه‌ای، کمبود کارکنان عمومی، مسائل مربوط به توسعه و رشد، محدودیت‌های مالی به دلیل هزینه‌های بالا و فقدان مشاوره از سوی کارشناسان مواجه بودند.

بر اساس مطالعه دیگری در آلمان، کارآفرینانی که در فعالیت‌های خلاقانه سرمایه‌گذاری می‌کردند نسبتاً جوان و تحصیلکرده بودند.

آن‌ها کسب‌وکار خود را بیشتر به صورت پاره وقت و به صورت تیمی (کمتر با کارمندان) ترجیحاً در شهرهای بزرگ شروع کردند.

به طور متوسط، استارت‌آپ‌ها در صنایع خلاق به منابع مالی کمتری نسبت به سایر استارتآپ‌ها نیاز دارند. علاوه بر این، نرخ بقا در صنایع خلاق به طور قابل توجهی بالاتر از سایر صنایع در سه سال اول پس از راه‌اندازی است.

کارآفرینی ضرورت و فرصت  موضوع دیگری است که در بین محققان مورد توجه قرار گرفته است. هنگامی که شخصی به طور داوطلبانه شغل حقوقی خود را برای راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار ترک می‌کند، به عنوان یک کارآفرین فرصت در نظر گرفته می‌شود.

در مقابل، زمانی که فردی شغل قبلی خود را به دلیل بسته شدن کسب‌و‌کار به طور غیرارادی ترک می‌کند، به عنوان یک کارآفرین ضروری در نظر گرفته می‌شود، این طبقه‌بندی صرفا بر اساس ملاحظات اقتصادی است.

نوع دیگری از کارآفرینی، کارآفرینی مرتبط با سرگرمی است. یکی در اوقات فراغت خود کسب‌و‌کاری را توسعه می‌دهد، ممکن است به عنوان یک علاقه شروع شود.

به دلیل مشارکت زیاد چنین کارآفرینانی، این سرگرمی در نهایت به یک تجارت تبدیل می‌شود. هنوز ممکن است استدلال کنیم که یک کارآفرین مرتبط با سرگرمی در واقع نوعی کارآفرین فرصت است.

با این وجود، همه کارآفرینان مرتبط با سرگرمی، کارآفرینان فرصت نیستند. به عنوان مثال، می‌توان بدون ترک شغل تمام وقت، شغل پاره‌وقت خود را به عنوان یک سرگرمی حفظ کرد این را می‌توان بر حسب اشتیاق توضیح داد.

اشتیاق به عنوان «احساساتی که انسان را با انرژی تحریک می‌کند» تعریف می‌شود. احساسات، برنامه‌ریزی و اجرای منطقی یک کسب‌و‌کار را هدایت می‌کند، اشتیاق کارآفرینی به حالت عاطفی کارآفرین با عناصر شناختی و رفتاری اشاره دارد.

کسی که اشتیاق دارد معمولاً هدف یا هدفی دارد که می‌تواند آن را دنبال کند. برای کارآفرینان، داشتن هدف، نیروی محرکه انجام کسب‌و‌کار است.

پژوهشگران سه ویژگی یک اشتیاق را احساسات مثبت، تأثیرگذاری بر نیات رفتاری یا حتی رفتار واقعی فرد و جهت‌گیری به سمت یک هدف می‌دانند.

اشتیاق به عنوان عنصری در فرآیند کارآفرینی مورد مطالعه قرار گرفته است. اشتیاق با پشتکار و رشد کسب‌و‌کار مرتبط است بنابراین، مفهومی از کارآفرینی غیر متعارف پیشنهاد شده است.

به طور خلاصه، زنان کارآفرین صنایع دستی، کارآفرینان علاقه‌مند در شهر هستند که به وضوح در دسته کارآفرینان غیر متعارف قرار دارند.

زنان کارآفرین صنایع دستی در بین رویا و واقعیت مبارزه می‌کنند. آنها در خلق آثار هنری مانند نقاشی‌های مصور یا گل های فشرده بسیار ماهر هستند. آنها پرشور هستند و از درآمد تمام وقت یا پاره وقت خود برای حمایت از دستیابی به رویاهای خود استفاده می‌کنند.

از یک طرف، این گزینه پایدارتر است چرا که آن‌ها می‌توانند بدون ترس از تعطیلی مشاغل، امرار معاش کنند. از سوی دیگر، با زمان و انرژی محدود، توسعه کامل پتانسیل برای آنها دشوار است.

آنها ذهنیت طراحی قوی دارند، اما فاقد دانش تجاری هستند. همه آنها نقش دوگانه صنایع دستی و فروشنده را بر عهده می‌گیرند که ممکن است گاهی اوقات با یکدیگر در تضاد باشند.

به عنوان صنایع دستی، آنها باید محصولات خود را تا حد امکان ایده‌آل کنند، به عنوان تاجران، آنها باید بازده و سود خود را به حداکثر برسانند.

با این حال، با توجه به زمان و پرسنل محدود آنها، آنها به تولید در مقیاس کوچک محدود می‌شوند. بنابراین، ایجاد تعادل بین این دو نقش دشوار است.

تقریباً همه‌ی آن‌ها از جنبه هنری ماهر، مبتکر و پرشور هستند، اما از جنبه تجاری واکنشی و منفعل هستند. از نظر جهت‌گیری سنتی کارآفرینی، آنها نوآور هستند، اما فعال و ریسک پذیر نیستند. در عوض، آنها ماهر و پرشور هستند.

بنابراین، در وضعیت موجود، تعداد کمی از صنایع دستی است که مقدار نسبتاً کمی از محصولات را به صورت غیر سودآور می‌فروشند. برای تداوم این امر به تدریس کلاس‌های صنایع دستی یا مشاغل دیگر مشغول می‌شوند، بنابراین، این مدل کارآفرینی آن‌ها به شمار می‌رود.

چالش‌های آن‌ها شامل فرآیند طولانی توسعه محصول، بازار محلی کوچک، هزینه‌های بالای اجاره، و مشارکت ناکارآمد رسانه‌های اجتماعی است.

زنان کارآفرین، ماهر، پرشور و نوآور اما واکنش پذیر هستند. با به کارگیری تئوری هویت اجتماعی، زنان صنایع دستی خود را هنرمند می‌بینند و از این رو تمایلی به فروش سخت محصولات خود ندارند و همین امر، آن‌ها را در شیوه تجاری خود منفعل می‌کند.

از آنجا که آنها در خلق آثار هنری خود بسیار غرق هستند، توجهی به تعامل آفلاین یا آنلاین با مشتریان هدف ندارند.

دختری صنعتگر و کوشا از دهستان ابتر

Facebook
Twitter
WhatsApp
LinkedIn
Telegram
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دوست داشتید، بیشتر بخوانید
جدیدترین نوشته‌‌ها
چالش‌های صنعت غذا

مروری بر صنایع غذایی ( چالش‌های صنعت غذا)

نگهداری محصولات آبزی

ذخیره‌سازی و نگهداری محصولات آبزی

تولید غذای آبزیان

تولید غذای آبزیان

کشت انار در آمریکا

انار، میوه صحراهای آمریکا

خبرهای کشاورزی شماره 100

خبرهای کشاورزی شماره 100

استخراج روغن - آماده‌سازی دانه‌های روغنی

آماده‌سازی دانه‌های روغنی برای استخراج روغن

محبوب‌ترین نوشته‌‌ها
صنایع تبدیلی

صنایع تبدیلی کشاورزی چیست؟ ( + فایل صوتی)

طرز تهیه پودر سنجد در منزل

طرز تهیه پودر سنجد در منزل

پنیر لور

طرز تهیه پنیر لور

حلوا سوهان

حلوا سوهان با آرد جوانه گندم

صنعت کشاورزی آمریکا

صنعت کشاورزی ایالات متحده آمریکا (1)

«روز کشاورز»، کدام روز از سال است می‌خواهیم جشن بگیریم