آفریقا زمینهای بکری برای کشاورزی دارد و در طرحهایی با حمایت از کشاورزان خردهمالک به دنبال انقلاب سبز آفریقا هستند.
از زمان بحران جهانی قیمت مواد غذایی در سالهای 2007 تا 2008، دولتهای غربی و سازمانهای بشردوستانه به رهبری ایالات متحده و بنیاد گیتس، از برنامههای زیادی در سراسر قاره برای افزایش بهرهوری کشاورزان و اتصال آنها به زنجیرههای تامین تجاری حمایت کردهاند.
به گزارش الجزیره، اما در قلب این اقدام عظیم بشردوستانه و دولتی، یک تضاد اساسی نهفته است:
به آنها گفته میشود که «مدرنسازی کشاورزی» با دادن مزیت به کشاورزان کارآفرین با زمینهای بزرگتر، برای کشاورزان خردهمالک آفریقا مفید خواهد بود.
همانطور که چند استاد جغرافیا در مقاله سال 2015 خود اشاره کردهاند، استعمارگران بریتانیایی سیستمهای تولید و بازار را برای استخراج کاکائو توسعه دادند – محصولی که در این کشور به طور گسترده مصرف نمیشود اما امروزه همچنان سرمایهگذاری و یارانههای قابل توجهی را جذب میکند.
در دوره پسااستعماری دهههای 1960 و 1970، دولت غنا با حمایت کمککنندگان دولتی غربی، انواع پرمحصول برنج و ذرت و همچنین کودهای شیمیایی وارداتی را معرفی کرد.
در مقالهای در سال 2011، «کوجو آمانور»، استاد دانشگاه غنا و انسانشناس، همچنین توضیح میدهد که از سال 1986 تا 2003، «ساساکاوا گلوبال 2000 »، یک سازمان توسعهای که توسط صنعتگر ژاپنی «ریویچی ساساکاوا» و «نورمن بورلاگ»، آغازگر انقلاب سبز آسیا تأسیس شده بود، تلاش ناموفق داشت.
این سازمان تصمیم داشت فنآوری جدید مزرعه را به روستاهای غنا و بیشتر مناطق جنوب صحرای آفریقا بیاورد. ساساکاوا گلوبال 2000، نقش قبلی دولت را برعهده گرفت و بستههای اعتباری کم بهره را بین مالکان خرد توزیع کرد که مایل به خرید بذر هیبریدی، کود شیمیایی و سایر مواد شیمیایی کشاورزی بودند و بخشی از زنجیرههای عرضه تجاری جهانی شدند.
ساساکاوا گلوبال 2000 کشاورزان زیادی را مشاهده کرد که مایل به پذیرش کمک بودند اما بسیاری از کشاورزانی که در ابتدا این فناوری را پذیرفتند، پس از پایان پروژه به شیوههای سنتی و انواع بذر محلی بازگشتند.
حتی پس از سالها کار در مناطق روستایی غنا، این سازمان تنها شاهد بهبودی 45 درصدی در سرمایهگذاری محصولات کشاورزی بود.
این روزها دلایل زیادی وجود دارد که چرا خرده مالکان با برنامههای «مدرنسازی» انقلاب سبز آفریقا همکاری نمیکنند. مطالعات نشان میدهد که کشاورزان خرده مالک اغلب ترجیح می دهند گونه های ذرت خود را بکارند، حتی زمانی که دولت و سازمانهای توسعه هیبریدهای پیشرفته بیشتری را در دسترس قرار میدهند.
همانطور که کشاورزان به خوبی درک کردند، گونههای سختتر و محلی ذرت خود نسبت به خشکی مقاومتر بودند، به نیروی کار کمتری نیاز داشتند، هزینه کمتری داشتند و به کود شیمیایی کم یا بدون نیاز بودند.
علاوه بر این، برخلاف هیبریدها، که برگهای پهن آنها مانع آفتاب برای گیاهان همسایه میشوند، کشاورزان میتوانند گونههای ذرت خود را در کنار بادامزمینی، لوبیا چشم بلبلی و لوبیا بامبارا بکارند – همه محصولات مغذی که به خوبی با محیط زیست محلی سازگار هستند.
برنامهریزان توسعه مدتهاست که از فناوریهایی مانند دانههای ترکیبی بهعنوان «راهحل» برای بسیاری از مشکلات ناشی از تغییرات آبوهوایی تبلیغ میکنند و این درست است که کشاورزان گاهی اوقات در مبارزه خود برای سازگاری با شرایط زیستمحیطی غیرقابل پیشبینی به آنها روی میآورند.
در یک مطالعه، مشخص شد بسیاری از خردهمالکها در منطقهای در شمال غنا با اکراه به آن فناوریها روی آوردند تا با بارشهای نامنظم فزاینده، کوتاهتر شدن فصلهای رشد و خاکهای خشکتر و کمتر حاصلخیز سازگار شوند.
با وجود نیاز آشکار به فناوری بیشتر، مالکان خرد خود را در یک چرخه معیوب گرفتار میبینند و خاک فردا را قربانی کاشت امروز میکنند.
در حالی که حتی برخی از فقیرترین کشاورزان غنا برای تولید غذای کافی برای زنده ماندن به کودهای شیمیایی متکی هستند، تعدادی از کشاورزان گفتند که خاک آنها بدون دوزهای بیشتر از مواد شیمیایی نابارور است.
تاکید بر فناوری گران قیمت و دسترسی تجاری به دور از هموار کردن زمین بازی به گونهای که هر کشاورز بتواند موفق شود، تنها بقای کشاورزان خرده مالک را در سرزمین مادری خود دشوارتر کرده است، در حالی که درها را به روی بازرگانان محلی که انقلاب سبز آفریقا را میبینند باز کرده است.
حتی در کوچکترین مقیاس، کشاورزی چیزی بیش از امرار معاش است. مطالعات نشان میدهد که سهم عمدهای از مواد غذایی جهان توسط کشاورزان خرده پا تولید میشود. با این حال، بسیاری از متفکران انتقادی کشاورزی مانند «هنری برنشتاین» استدلال کردهاند که کشاورزی خردهمالک به طور فزایندهای دشوار و حتی در برخی مکانها غیرممکن میشود.
در یک برنامه کمک به کشاورزان، کارآفرینان کشاورزی، جنبه تاریکتری از این برنامه را آشکار کردند. به دستور آنها، کشاورزان خردهمالک با مشکل از بانکهای محلی پول قرض میکردند تا تنقلات بخرند و در کنار جاده بفروشند تا بدهی خود را پرداخت کنند.