نگرانی اصلی سهم زنان در مشاغل حقوق بگیر است. تنها نزدیک به 15 درصد از زنان روستایی در مشاغل مزدبگیر یا حقوق بگیر مشغول هستند. بقیه فعالیت زنان – چه از نظر کارهای خانه و چه در مزرعه – توسط زنان تا حد زیادی ناشناخته مانده است.
روش مورد توافق بینالمللی که به نام سیستم حسابهای ملی (SNA) شناخته میشود، فعالیتهای بدون دستمزد زنان را در نظر نمیگیرد. دلیل اصلی این امر این است که SNA کارهایی را که به بازار نمیروند، تشخیص نمیدهد.
از آنجایی که کار خانگی زنان در بازارها معامله نمی شود، ارزش مبادله ای ندارد؛ کار زنان در خانه هم ماهیت باروری و هم مولد دارد که ارزش پولی ندارد.
تقسیم جنسیتی شدید در نقش خانواده، زنان را مجبور میکند تا فعالیتهای خانگی، از جمله مراقبت از کودکان و مراقبت از سالمندی را انجام دهند.
سیاست ملی توسعه زنان (NWDP) 2011 مقرراتی را برای تضمین حقوق زنان در کشاورزی، امنیت غذایی و اقتصاد کشاورزی ارائه کرده است. NWDP بیان می کند که زنان کارگر به عنوان دستان کشاورز که در اقتصاد ملی مشارکت دارند، نیاز به شناسایی دارند.
سیستم حسابهای ملی (SNA) مجموعه استانداردهای مورد توافق بینالمللی از توصیهها در مورد چگونگی تدوین معیارهای فعالیت اقتصادی است.
SNA مجموعهای منسجم و یکپارچه از حساب های اقتصاد کلان را در چارچوب مجموعهای از مفاهیم، تعاریف، طبقهبندیها و قوانین حسابداری مورد توافق بینالمللی توصیف میکند.
علاوه بر این، SNA یک نمای کلی از فرآیندهای اقتصادی ارائه میدهد و نحوه توزیع و تولید در بین مصرفکنندگان، مشاغل، دولت و کشورهای خارجی را ثبت میکند.
این نشان میدهد که چگونه درآمد حاصل از تولید، اصلاح شده توسط مالیات و نقلوانتقالات، به این گروهها جریان مییابد و چگونه آنها این جریانها را به مصرف، پسانداز و سرمایهگذاری تخصیص میدهند.
در نتیجه، حسابهای ملی یکی از اجزای سازنده آمارهای کلان اقتصادی است که مبنایی برای تحلیلهای اقتصادی و تدوین سیاستها تشکیل میدهد.
SNA برای استفاده توسط همه کشورها در نظر گرفته شده است زیرا برای پاسخگویی به نیازهای کشورها در مراحل مختلف توسعه اقتصادی طراحی شده است.
همچنین چارچوبی فراگیر برای استانداردها در سایر حوزههای آمار اقتصادی فراهم میکند و ادغام این سیستمهای آماری را برای دستیابی به سازگاری با حسابهای ملی تسهیل میکند.
یک پژوهش
در استان شمالی ایتالیا، تیرول جنوبی، مزارع خانوادگی عمدتاً خصوصی، کشاورزی اجتماعی را در فعالیت های کشاورزی خود ادغام کرده اند. تقریباً 50 مزرعه از 130 مزرعه ای که در سال 2017 به کشاورزی اجتماعی مشغول بودند، خدمات مراقبت از کودکان را برای کودکان 0 تا 4 ساله ارائه می دهند. ارائه دهندگان کلیدی این خدمات کشاورزان زن هستند
در این راستا، پژوهشی مبنی بر این پرسش فعالیت مراقبت از کودکان مبتنی بر مزرعه چه تأثیری بر توانمندسازی زنان کشاورز در تیرول جنوبی دارد؟ انجام شد.
ارائه خدمات مراقبت از کودکان در چارچوب کشاورزی اجتماعی به یک فعالیت کارآفرینی ستودنی زنان کشاورز در تیرول جنوبی تبدیل شده است.
هدف این پژوهش، نشان دادن پتانسیل توانمندسازی ارائه خدمات مراقبت از کودک برای زنان کشاورز بود. با اشاره به نتایج، کشاورزان زن تیرول جنوبی که خدمات مراقبت از کودک را ارائه میدهند، با مسئولیت پذیر شدن در قبال فعالیت کارآفرینی خود و با دستیابی به منابع، «قدرت» را تجربه کردند.
به منظور دستیابی به مهارتهای مورد نیاز برای شروع یک فعالیت کارآفرینی، شبکه زنان کشاورز که به عنوان پرستار کودک کار میکنند دوره های آموزشی خاصی را با تمرکز بر آموزش طبیعت برگزار کردهاند.
علاوه بر این، بازاریابی هدف خاص و هماهنگی هماهنگی بین مراقبان و والدین به حرفهای شدن این خدمات منجر شد.
زنان کشاورز از طریق آگاهی از انجام یک کار قابل مشاهده و ارزشمند برای جامعه و از طریق تصویر مثبت از کار خود، که منجر به توسعه اعتماد به نفس و رفاه شد، به «قدرت درون» دست یافتند.
با این حال، توسعه زنان کشاورز به سمت توانمندسازی منوط به تداوم تقسیم کار جنسیتی در مزرعه خانوادگی است. زنان کشاورز علاوه بر فعالیت کارآفرینانه خود، در بسیاری از موارد همچنان مسئول خانه داری، کارهای کشاورزی و مراقبت از فرزندان خود هستند.
این باعث حجم کار زیاد و زمان آزاد کمی میشود. از آنجایی که فعالیت جدید مستلزم سرمایه گذاری زنان کشاورز در منابع زمانی بود و کار کشاورزی باید سازماندهی مجدد و بین اعضای خانواده توزیع می شد، مشارکت در شیوههای کشاورزی اجتماعی یک تصمیم خانوادگی است.
در نتیجه، تصمیم زنان کشاورز برای تبدیل شدن به یک مهدکودک به توافق شوهر و فرزندان بستگی داشت.
این نتایج حاکی از محدودیتهای پتانسیل توانمندسازی کشاورزی اجتماعی برای زنان در تیرول جنوبی است و بیان میکند که کشاورزان زن «خودمختاری را در درون وابستگی تجربه میکنند.».
اگرچه این نوع توانمندسازی به معنای کنار گذاشتن کامل ارزشهای مردسالارانه در مزارع خانوادگی تیرول جنوبی نیست، به نظر میرسد که کشاورزی اجتماعی میتواند چشمانداز آینده برای زنان کشاورز باشد که میخواهند در یک محیط روستایی بمانند و هویت فرهنگی/زبانی خود را حفظ کنند.
بهجای ادعای قدرت تصمیمگیری در کل مزرعه خانوادگی، زنان کشاورز میپذیرند که کسبوکار خود را در محیط مزرعه مدیریت کنند و با انجام این کار، میتوانند فضایی برای توسعه خود به دست آورند.
مورد زنان کشاورز تیرولای جنوبی که خدمات مراقبت از کودک را ارائه می کنند را می توان نمونه بارز تنش مداوم بین سنت کشاورزی و مدرنسازی در مناطق کوهستانی در نظر گرفت.