دههها کشاورزی صنعتی باعث آسیب های زیست محیطی و اجتماعی در سراسر جهان شده است. خاک ها خراب شده و گونههای گیاهی و جانوری در حال از بین رفتن هستند و در این بین، شاید کشاورزی احیاکننده کارساز باشد.
مناظر در حال تخریب هستند و کشاورزان کوچک در حال مبارزه هستند. جای تعجب نیست که به دنبال راههای پایدارتر و عادلانهتر برای رشد مواد غذایی و فیبر باید بود.
کشاورزی احیاکننده یکی از جایگزینهایی است که سر و صدای زیادی بهویژه در کشورهای غنی و توسعهیافته صنعتی ایجاد کرده است.
اصطلاح «کشاورزی احیا کننده» در دهه 1970 ابداع شد. به طور کلی به معنای کشاورزی است که به جای تخریب، چشمانداز و فرآیندهای زیست محیطی مانند چرخه آب، مواد مغذی و کربن را بهبود میبخشد.
امروزه، کشاورزی احیاکننده به شدت توسط شرکتهای مواد غذایی چند ملیتی، گروههای مدافع و برخی از بخشهای جامعه کشاورزان ترویج میشود.
چنانکه نتفلیکس، در مستند «زمین را ببوس»، فعالان مشهوری را به نمایش میگذارد که جنبش کشاورزی احیاکننده را ترویج میکنند.
اما همانطور که تحقیقات پژوهشگران وب سایت مطالعاتی «کانسرویشن» نشان میدهد، کشاورزی احیاکننده ممکن است تحولی نباشد که سیستم غذایی جهانی ما به آن نیاز دارد.
کشاورزی باید تغییر کند
حدود 20 تا 40 درصد از مساحت زمین در جهان تخریب شده است. کشاورزی باعث شده تا 80 درصد جنگلزدایی جهانی در دهههای اخیر انجام شود و 70 درصد مصرف آب شیرین وجود داشته باشد.
این بزرگترین عامل از دست دادن تنوع زیستی در خشکی است و به میزان قابل توجهی به انتشار گازهای گلخانهای کمک میکند.
شرکتهای جهانی مانند نستله، پپسی، کارگیل و بایر بر سیستم غذایی تسلط دارند. حدود 70 درصد از بازار جهانی مواد شیمیایی کشاورزی تنها در اختیار چهار شرکت است و 90 درصد تجارت جهانی غلات تحت تسلط چهار شرکت است و این ها به این شرکتها قدرت فوق العادهای میدهند.
بسیاری از کشاورزان در مقیاس کوچک برای رقابت در بازارهای جهانی – به ویژه در کشورهای فقیرتر و کمتر توسعه یافته در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین تلاش میکنند. این کشاورزان در تلاش برای ادامه روند، اغلب برای خرید مواد شیمیایی و ماشینآلات گران قیمت برای تقویت تولید، بدهکار میشوند.
کشاورزی احیا کننده شامل چه اقداماتی است؟
کشاورزی احیا کننده به عنوان یک جایگزین پایدارتر برای کشاورزی صنعتی پیشنهاد شده است و میتواند شامل اقداماتی مانند موارد زیر باشد:
- ادغام دام در سیستمهای کشت برای پرکردن خاک و کاهش هزینه خوراک دام و کود
- برای حفظ کربن، رطوبت و مواد مغذی و کاهش فرسایش، خاک را دست نخورده و پوشیده از گیاهان قرار دهید.
- به طور مرتب، دامها را بین پادوکها جابهجا میکنند تا به مراتع فرصتی برای بهبودی داده شود.
- استفاده از مواد شیمیایی مصنوعی کمتر در کشاورزی
- کشاورزی احیاکننده میتواند شامل چرخش دام بین مراتع برای افزایش سلامت خاک باشد.
نتایج یک مطالعه
پژوهشگران، منشا و وضعیت فعلی کشاورزی احیاکننده را بررسی کردند. سپس این روش را با سایر رویکردهای کشاورزی پایدار چون کشاورزی ارگانیک، کشاورزی حفاظتی، تشدید پایدار و اکواکولوژی کشاورزی مقایسه کردند.
آنها دریافتند که کشاورزی احیاکننده شباهتهای زیادی با سه حرکت اول ذکر شده در بالا دارد.
مانند برخی جنبشهای دیگر، کشاورزی احیاکننده به طور فزایندهای توسط شرکتها مورد استقبال قرار میگیرد. به عنوان مثال، نستله قصد دارد تا سال 2030، 50 درصد از مواد اصلی خود را از طریق کشاورزی احیا کننده تامین کند.
این نگرانی وجود دارد که شرکتها ممکن است از کشاورزی احیاکننده برای «سبزشویی» وجهه خود استفاده کنند. به عنوان مثال، کارشناسان هشدار میدهند که شرکتها میتوانند از این اصطلاح برای بستهبندی مجدد تعهدات موجود استفاده کنند، نه اینکه سیستمهای خود را بهبود بخشند.
آگرواکولوژی: مسیری متفاوت
پژوهشگران دریافتند که کشاورزی احیاکننده تهدیدی برای به حاشیه راندن یکی دیگر از جنبشهای کشاورزی پایدار امیدوارکننده یعنی آگرواکولوژی است.
آگرواکولوژی، زراعت (علم کشاورزی) و بومشناسی را ترکیب میکند و همچنین به دنبال رسیدگی به بیعدالتی و نابرابری در سیستمهای غذایی است.
این جنبش با بزرگترین سازمان کشاورزان خرده مالک جهان، La Via Campesina مرتبط است و توسط سازمان ملل متحد تأیید شده است.
آگرواکولوژی یک جنبش جهانی است که توسط سازمان ملل متحد تایید شده است. این رویکرد از دانش بومی، حقوق زمین و از کشاورزان در مقیاس کوچک حمایت میکند که به دنبال به چالش کشیدن نئولیبرالیسم، تسلط شرکتها و جهانی شدن سیستمهای غذایی است.
برخی از محققان این سوال را مطرح میکنند که آیا اگرواکولوژی به تنهایی میتواند غذای کافی برای جمعیت رو به رشد جهانی تولید کند؟
اما 80 درصد غذای جهان از نظر ارزشی توسط مزارع کوچک خانوادگی تولید میشود. و در سطح جهان، در حال حاضر غذای کافی برای تغذیه ده میلیارد نفر تولید میشود.
مشکل این است که آن غذا چگونه توزیع و هدر میرود و چه مقدار از آن به غذاهای فوق فرآوری شده و سایر محصولات مانند سوختهای زیستی تبدیل میشود.
اگرواکولوژی، مزایای زیادی برای کشاورزان و جوامع به ارمغان میآورد. برای مثال، یک پروژه آگرواکولوژی در روستای چولولو در تانزانیا، شاهد بود تعداد خانوارهایی که میتوانستند سه وعده غذایی در روز را داشته باشند از 29 درصد به 62 درصد افزایش یافته بود.
میانگین درآمد خانوار در این روستا، 18 درصد افزایش یافته و متوسط دوره کمبود مواد غذایی 62 درصد کوتاه شده و عملکرد محصولات کشاورزی تا 70 درصد افزایش یافته بود.
اما خاستگاه نهضت آگرواکولوژی در جنوب جهانی است و مقاومت آن در برابر شرکتسازی، اغلب به حاشیه میرود. برای مثال، در رویدادهایی مانند اجلاس سیستمهای غذایی سازمان ملل متحد، سهامداران شرکت، تصمیمات سیاستی را هدایت میکنند در حالی که کشاورزان آسیبپذیر احساس میکنند در حاشیه هستند.
تغییر سیستم غذایی
علیرغم محبوبیت کشاورزی احیاکننده و تمرکز آن بر تولید مواد غذایی پایدار، این کشاورزی در مقابله با مسائل اجتماعی و سیاسی سیستمی ناکام است.
در نتیجه، این جنبش ممکن است به جای اینکه آن را متحول کند، کسبوکار معمولی را در سیستم غذایی تداوم بخشد.
اما سیستم غذایی شامل مناظر و فرهنگهای بسیاری است. این بدان معناست که کشاورزی احیاکننده همچنان میتواند در برخی شرایط از کشاورزی پایدار، پشتیبانی کند – اگرچه این یک راهحل جامع نیست.