زنان که مدتها به نقش کمککننده مزرعه خانوادگی محدود شدهاند، اکنون بیش از یک چهارم مدیران مزرعه در فرانسه را تشکیل میدهند.
یکی از چالشهای زیستمحیطی بزرگ امروزه، توانایی تغذیه جمعیت در حال رشد از طریق سیستمهای کشاورزی پایدار است که برای محیطزیست مضر نیستند.
در فرانسه، در چارچوب اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، شاخصهای ملی انتخاب شده برای نظارت بر دو هدف امنیت غذایی و کشاورزی پایدار به ویژه بر موضوعات مختلف مربوط به مصرف (غذاهای سالم و متنوع) و تولید کشاورزی پایدار (پایداری) تمرکز دارند.
اگرچه زنان روستایی مسئول تولید نیمی از تولید غذای جهان هستند اما مدت زیادی است که در گفتمان سیاسی و اجتماعی غایب هستند.
در فرانسه، به رسمیت شناختن کار آنها هنوز جدید است و با تغییر قوانین در 40 سال گذشته همراه است.
از نظر آکادمیک، مطالعات کمی در طول تاریخ به طور خاص به زنان و کشاورزی اختصاص داده شده است و وضعیت آنها اغلب به طور غیرمستقیم در نظر گرفته میشود.
زنان از طریق یک لنز مکمل با مردان در مزارع دیده میشوند و موقعیتی تحت سلطه در کشاورزی خانوادگی را اشغال میکنند و با نقشی ضروری تلقی میشوند حتی اگر وضعیت حرفهای مناسبی برای فعالیتهای خود نداشته باشند.
اگر آنها برای مدت طولانی در وضعیت «همسران کشاورز» محبوس بودهاند، وضعیت در طول دهههای گذشته شروع به تغییر کرده است و زنان امروز میتوانند به تنهایی کشاورز شوند.
زنان در حال حاضر یک چهارم مدیران مزرعه در فرانسه را با نسبت ثابتی در 10 سال گذشته تشکیل میدهند.
نتایج یک مطالعه
در زمینه نیاز به انتقال دنیای کشاورزی به سمت روشهای پایدارتر و جایگاه رو به رشد زنان در آن، مطالعهای تلاش میکند تا بفهمد کشاورزان زن فرانسوی تا چه اندازه در توسعه کشاورزی پایدار در فرانسه نقش دارند.
به طور خاص، هدف این کار بررسی اهمیت و تأثیر جنسیت در توسعه شیوههای کشاورزی پایدار و سازگار با محیط زیست در فرانسه است.
هدف آن پاسخگویی به دو سوال زیر است. اولا، آیا بین جنسیت و شیوههای کشاورزی سازگار با محیط زیست همبستگی وجود دارد؟ سپس، اگر سؤال اول ثابت شود، چه چیزی این رابطه را توضیح میدهد؟
در این مقاله، رابطه بین موضوع خاص کشاورزان زن فرانسوی و نقش آنها در کشاورزی پایدار از طریق تحقیقات کیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
یک نتیجه اولیه در مورد وجود یک اثر جنسیتی در عمل کشاورزی پایدار حاصل میشود. چهار عامل اهمیت مراقبت و جامعهپذیری متمایز در انتخاب زنان، نقش دسترسی به حرفه و شرایط کاری؛ مشخصات ویژه زنان درگیر در سیستمهای پایدار و فضای آگرواکولوژیکی برای این همبستگی برای توضیح پویایی بین جنسیت و کشاورزی پایدار مورد بحث قرار گرفته است.
برای پاسخ به این سؤالات، یک مطالعه کیفی سراسری شامل 10 مصاحبه با پانل متنوعی از پاسخ دهندگان مرتبط با مسائل کشاورزی و جنسیت در ماه مه 2022 انجام شده است.
از دوران کودکی، زنان برای مراقبت از دیگران آموزش میبینند که در کشاورزی پیامدهایی دارد.
جایی که زنان تمایل دارند سیستمهای محترمتری برای حیوانات داشته باشند، کمتر از آفتکشها برای تهیه غذای سالم برای فرزندان خود استفاده میکنند، بنابراین با شیوههای کشاورزی پایدار مطابقت بیشتری دارند.
در مقابل، در محیط متعارف که در آن ویژگیهای مردانه مورد ارزش قائل میشوند، زنان ممکن است در اثبات هویت خود به عنوان کشاورز مشکلات بیشتری داشته باشند. آنها ممکن است در دسترسی به زمین یا وام از بانکها مشکل داشته باشند، ممکن است به پروژههای کوچکتر که نیاز به سرمایهگذاری اولیه کمتر و ماشینآلات کمتری دارند، روی بیاورند.
با این حال، در حالی که رابطهای بین جنسیت و کشاورزی پایدار وجود دارد، تحلیل کمی این همبستگی هنوز باید مورد بررسی قرار گیرد.
از آنجایی که مطالعه کیفی انجام شده در اینجا منحصراً مبتنی بر نظرات تعداد نسبتاً کمی از کارشناسان است، پیگیری این تحقیق با مطالعهای که مستقیماً از زنان کشاورز در مورد انگیزههای آنها برای مشارکت در شیوههای پایدار سؤال میکند، جالب خواهد بود.
سپس نتایج را میتوان با مطالعات انجام شده بر روی مردان درگیر در کشاورزی پایدار مقایسه کرد تا ببیند آیا تفاوتی در انگیزههای بیان شده وجود دارد یا خیر.
با این حال، این امر مستلزم دسترسی به تعداد زیادی از پاسخ دهندگان و ارقام بیشتری در مورد نسبت زنانی است که در کشاورزی پایدار مشغول هستند.