ویکی چا در غرب واشنگتن مزرعهداری و کشاورزی میکند و سبزیجات و گلهای خود را در بازار معروف «پایکپلیس» در سیاتل میفروشد. او میگوید: کشاورزی با شخصیت او مطابقت دارد و میتواند با تمام گردشگران و مشتریانی که در کنار غرفهاش در بازار توقف میکنند دیدار کند و از اوقات آرامی که در مزرعه صرف کاشت و علفهای هرز میکند لذت ببرد.
میشل اریکسون نیز به عنوان یک کشاورز نسل چهارم از سال 1984 با پدرش کار میکند و از 4 سالگی به مردم میگوید که می خواهد کشاورز شود. ویکی هم خود را کشاورز نسل دوم میداند و میگوید خانوادهام از زمانی که به یاد دارم در لائوس و از سال 1995 در ایالات متحده آمریکا کشاورزی میکنند.
به نظر ویکی، بزرگترین پاداش کشاورزی، «توانایی گذراندن وقت بیشتر با خانواده و داشتن استقلال» است.
میشل و ویکی هر دو بر چالش تغییرات آبوهوایی در کشاورزی تاکید دارند و ویکی میگوید توانایی شما برای استقامت در زمانی است که مزرعه آنطور که شما میخواهید رشد نمیکند و میشل هم اشاره میکند که نمیتوان آبوهوا را کنترل کرد، او میگوید بارها تماشا کردهام که تگرگ محصولاتم را نابود کرده است.
چالش دیگر ویکی زمانی است که دوستانش از او درخواست محصول یا گل رایگان میکنند یا افرادی که در بازار تلاش میکنند بدون توجه به هزینههای تمام شده محصول، با قیمت پایینتر مذاکره کنند.
او میگوید: کاش مردم بفهمند که هیچ گل، گیاه، سبزی یا انسانی کامل نیست. همه چیز در زندگی کاملاً ناقص است. بنابراین در یک مزرعه در مقیاس کوچک، داشتن محصولی بدون لک واقعاً سخت است.
میشل به کالج رفته و مدرک لیسانس خود را با برنامهای برای ادامه تحصیل در دانشکده حقوق برای دریافت مدرک ترکیبی JD/MBA (یک برنامه مدرک دوگانه است که توسط بسیاری از دانشگاهها در ایالات متحده و کانادا به طور مشترک توسط دانشکدههای حقوق و بازرگانی ارائه میشوند.) دریافت کرده است. او میخواست یک تاجر بینالمللی کالا شود. پس از کالج، او در UPS شغلی پیدا میکند و او عاشق این کار میشود و دانشکده حقوق را کنار میگذارد تا شروع به ادامه MBA دوگانه با تمرکز بر مدیریت عملیات و میانجیگری/حل اختلاف کند.
او به سرعت رشد میکند و در نهایت UPS را به مقصد آمازون ترک میکند. یک روز پدرش زنگ میزند تا بپرسد شغل رویاییاش چیست و او از گفتن “کشاورز بودن” ابایی نداشته است.
میشل در آن دوران، مجرد بود و باید عواقب انصراف از حقوق، بیمه درمانی، پاداش نقدی و سهام را در نظر میگرفت. او میگوید بعد از اینکه به خانه برگشتم، نقل قولی را روی دیوار اتاق نشیمنم گذاشتم که میگفت: «زندگی شما را به مکانهای غیرمنتظره میبرد، عشق شما را به خانه میبرد.»
مزرعه خانوادگی میشل اریکسون با 6000 هکتاری عمدتاً در تولید گندم زمستانه فعال بوده است. اما او این چرخشها را به گونهای تکامل داده است که شامل جو مالت، گلرنگ، آفتابگردان، ذرت و یونجه میشود.
هیچ یک از مربیان کشاورزی او زن نبودند و او داستانی را بازگو میکند که اشاره به این داشته که همسایه اش برای خرید ذرت حاضر به معامله با وی نبوده و میخواسته با پدرش معامله کند.
میشل، اولین زن در هیئت اجرایی انجمن پرورشدهندگان غلات مونتانا است. او میگوید میخواهد مردم بفهمند که صرف نظر از اندازه مزرعه، کشاورزان عمیقاً به زمین خود اهمیت میدهند و هدف نهاییشان بهبود زمین است تا از خاک مراقبت شود و مزرعه در شرایط بهتری به نسل بعدی منتقل شود.
زنان کارآفرین در کشاورزی را بشناسیم
آموزش کاشت زعفران در منزل از لحظهی خرید پیاز زعفران تا گلدهی (بهصورت گام به گام)
کشاورزی، شعری ناتمام است؛ داستان یک زن موتورسوار
داستان نجات دام هزاره سوم/ همیشه پای یک زن در میان است
از کارشناسی ارشد برنامهریزی روستایی تا زنبورداری
مانیا فرزامی از لرستان/ یک کارآفرین خوب را بشناسیم
معرفی چند تولیدکننده دستگاه کشاورزی در خانه