« کایلی گری »، آن روز را مثل دیروز به یاد می‌آورد. زمانی که پدرش همه چیز را فروخت و از کشاورزی بازنشسته شد. او پس از دبیرستان، به کالج محلی رفت تا پرستار شود اما در 19 سالگی به دلیل مشکلات شخصی، مدرسه را رها کرده و در یک شرکت فروش بذر مشغول شد.
با این حال، یک روز تصمیم گرفت تا دست از فروش بذر بردارد و به کشاورزی بپردازد و خود وارد عمل شود، کاشت بذر سیب‌زمینی، اولین قرارداد او بود که توانست با شرکت‌های فروش بذر ببندد.
کایلی می‌گوید: «وقتی به عقب برمی‌گردم می‌بینم که چقدر دیوانه‌کننده وارد گود شده بودم و به عنوان یک مادر که باید به تنهایی فرزندش را بزرگ می‌کرد تصمیم بزرگی گرفته بودم.»
به نظر کایلی گری، برای زنده ماندن در فرهنگ کشاورزی باید مایل به آزمایش کارهای جدید باشید. برخی کارها ممکن است آسان و برخی واقعا سخت باشند و فقط باید آماده باشید تا هر چیزی را امتحان کنید و راه را ادامه دهید.
کایلی خلاق و پیگیر برای کار و پیدا کردن زمین، سوابق عمومی هر زمین را جستجو کرده و فقط به دنبال زمین مناسب برای کشت است، زمین‌هایی که حق آب دارند و از لحاظ مواد مغذی، غنی باشند، حال آن زمین ممکن است که در املاک خانوادگی به ارث رسیده و خالی از سکنه باشد.
این بانوی کشاورز، علاوه برکشاورزی، خوراک دام هم تامین می‌کند تا به تولیدکنندگان محلی گوشت گاو عرضه کند و این در کنار تولید سیب‌زمینی و برندسازی برای محصول خودش است.
کایلی زمین را اجاره می‌کند چنان‌که برخی از اجاره‌نامه‌ها، اجاره‌های بلندمدت هستند. برخی دیگر سال به سال به تناسب قیمت کالاها قراردادشان بسته می‌شود.
او می‌گوید: «به دست آوردن زمین برای کشاورزی سخت است و فکر می‌کنم نسبت موفقیت من، یک بله به 50 نه بوده که این کاملا ناامیدکننده است چنان‌که بعضی شب‌ها به خانه می‌آیم و فکر می‌کنم باید این کار را رها کنم ولی صبح روز بعد از خواب بیدار می‌شوم و به این فکر می‌کنم که باید دوباره آن را شروع کنم.»
آب‌و‌هوا، یکی از چالش‌های اساسی کایلی است چنان‌که او با چیزهایی مانند مکانیک و پمپاژها دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. او عادت دارد همه چیز را به تنهایی انجام دهد.
کایلی می‌گوید: «یاد گرفتن کمک خواستن، سخت بود ولی بالاخره قبول کردم که نمی‌توانم همه کارها را انجام دهم چون حل مشکلی که برای شوهرم، پنج دقیقه طول می‌کشد می‌تواند تمام روز، من را درگیر کند.»
کایلی یک کارآفرین و مادر پنج فرزند است و او در این راه سعی می‌کند تا راهی برای حرکت پیدا کند و در عین حال، جاه‌طلبی خود را تعدیل کند. او می‌گوید: «بارها به دلیل فرزندانم سعی کرده‌ام قلب کارآفرین خودم را دفن کنم و به جای انجام کارهای دیگر یا جدید، فقط کاری را که قبلا انجام می‌دادم درست انجام بدهم و حفظ کنم.»
