«واقعا اگر اینترنت مثل قبل نشود، بدبخت میشویم» گزارهای ساده ولی قابل درک؛ این را توران شریفی از امیدیه خوزستان میگوید، توران یک زن کشاورز است، پانزده سال پیش بخاطر مشکلات مالی از شهر به روستای اجدادیاش برمیگردد و با دست خالی و بدون هیچ سرمایهای از صفر شروع به کار میکند.
او هم اکنون یک زنبوردار موفق و تولیدکننده و عرضهکننده گیاهان دارویی و فرآوردههای زنبورداری است؛ توران که به کار خیر و آموزش جوانان در منطقه خودشان زبانزد است دیگر مثل قبل نیست او میگوید هیچ فروشی نداشتیم و نتوانستیم اقساط بانکی و حقوق کارگران را پرداخت کنیم و با تاکید ادامه میدهد« خیلی بیشتر از آنچه فکرش بکنی همه چی به هم ریخت وقتی بازارمان خوابید.»
فروش عسل خانواده شریفی از طریق اینترنت و بصورت آنلاین است که در زمان قطعی اینترنت، یک کیلو فروش عسل نیز نداشته است. به گفتهی وی، مردم قدرت خرید ندارند و حتی آنهایی که قبلا خرید کرده بودند پول تسویه آن را در این ماه نداشتند.
این بانو میگوید: «پول کارگر نداریم بدهیم، همه سبزیجات و صیفیجات یا خراب شدن یا تلف شدن و نتوانستیم آنها را برداشت کنیم؛ برای محصول بامیه هم که اینقدر خرج کرده بودیم با خانواده برداشت کردیم مگر ما چقدر میتوانیم جمع کنیم». کسب و کار توران شریفی برای دوازده خانواده نان می دهد و با توجه به هزینه کارگر روزمزد، آنها حتی نتوانستند کار کشت نشا را انجام دهند.
در این باره، وی ادامه میدهد: « پاییز، اول کار کشت نشا، تولکی و کشت سبزیجات هست ما نتوانستیم اینکار را بکنیم یعنی امسال اگر این ماه کشت نکنم نباید منتظر معجزه هم باشم. هزینه کارگر روزمزد، 300 هزار تومان است که اگر آخر روز تسویه نکنی روز بعد نمیآید.»
نه تبلیغات داریم، نه فروش
حدیثه پورانوش، صنعتگر میراث فرهنگی و تسهیلگر جهادکشاورزی ایرانشهر است؛ او مربی کمیته امداد هست و 50 نفر زیرمجموعه دارد
فروش کسبوکار این بانو و زیرمجموعهاش بیشتر از طریق مجازی صورت میگرفته است که با قطعی اینترنت، درآمد آنها به اندکترین میزان خود رسیده است، پرداخت اقساط، اجارهی مغازه و هزینههای زندگی، بیجواب ماندهاند.
به گفتهی هادی فردیننژاد، بنیانگذار فردین کشت، درآمد این مجموعه در طی سه هفته، از روزی دهمیلیون تومان فروش به یک میلیون رسیده است و صفحه اینستا با 165 هزار فالور که از سال 93 برای آن تلاش بیوقفه انجام شده است و برای بازاریابی نقش بسزایی داشته است عملا کاربردی ندارد.
داستان ما زنان، بچگی فیلهای هندوستان است
«به پای فیلهای هندوستان در بچگی، غلوزنجیر میبندد تا نتوانند حرکت کنند و من هم فکر میکنم مانند آن بچه فیل هستم» این را فاطمه درویشی میگوید؛ به عقیدهی وی، القاء یکسری باورها در کودکی مانند غل و زنجیرهایی هستند که برای شکستنشان نیاز به انرژی و زمان است و در این باره میگوید: «کاش این غل و زنجیر را نداشتیم و در همان ابتدا طبیعی و به حالت نرمال با توانمندیها و استعدادهای خودمان آشنا میشدیم.»
آیا داشتن یک کسب و کار معمولی، آرزویی خام است
داستان زعفروش را قبلا در کافه کشاورز مرور کردهایم که چگونه فاطمه درویشی با رویای برند جهانیشدن، کسبوکارش را شروع کرده بود و قصد داشت آنقدر قوی و موفق شود که قیمت زعفران را تحت تاثیر کسبوکارش قرار دهد بعد از موفقیتی مثال زدنی، امروز با تمام هزینههایی که در چندماه اخیر برای توسعه کارش انجام داده است هیچ درآمدی از زعفروش در مهر ماه نداشته است.
۶۶ میلیون هزینه کوچینگ و آموزش؛۴۰ میلیون هزینه طراحی مجدد سایت، ۳۶ میلیون پول تبلیغات اینستاگرام و 28 میلیون برای سئو سایت؛ فقط هزینههای مادی هست که یک کسبوکار نوپا و پرانرژی در چهارماه اخیر انجام داده است و اکنون هیچ نتیجهای از این فعالیتها دریافت نکرده است.
به باور فاطمه، چیزی که پایه و اساس تمام خلاقیتها و نبوغ و رشد و شکوفایی استعداد هست، امنیت روان و جان نام دارد آن چیزی که به اعتقاد وی در ایران برای زنان، از صد، نمره 2 میگیرد.
مهاجرت، گزینهای فعال روی میز
«برآورد میزان خسارت وارده به کسبوکارهای متاثر از اینترنت، مانند جوک هست، به نظر من، یاس و سرخوردگی و تصمیم به مهاجرت را نمیشود ارزیابی مالی کرد، به گفته اداره پست، یک سوم حجم مرسولات پستی کاهش یافته است و همه چیز واضح است.»
محمد قائمپناه، بنیانگذار کشمون اینها را میگوید و به نظرش، فقط مطرح کردن مقدار خسارت ریالی این شرایط، همهی ماجرا نیست.
آینده کشاورزی، کشاورزی احیاکننده است
کشاورزی در اقیانوس با «گرینویو»
داستان مزارع زیرآب/ کشاورزی زیرآب را جدی بگیریم